#لج_و_لجبازی_به_سبک_من_و_تو_پارت_2
+همینو کوفت آخه من به تو چی بگم؟
-هیچی نگو فقط بیا
+کجا؟
-رو به روی(.....)یکم پایین تر از شرکتت
-شانس اوردی نزدیکی الان میام.
یک لبخند به تمام عرض صورت زدم_عاشقتم داداشی جونم
آترین خندید و بعد خدافظی کرد....
ترلان از ماشین پیاده شد گفت:نه واقعاً داداشت قصد ازدواج نداره؟
-نه!
تری:حالا با اون قیافش هیشکی هم زنش نمیشه!!!
اِ اِ عجب آدمیه، میگن گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه پیف پیف بو میده،حکایت همینه!از نطقش در مورد قد و هیکل آترین خسته شدم
-قیافش چشه؟!قد بلند نیست؟که هست.هیکلی نیست؟که شکر خدا هست.کارم که دار.تمام دخترای فامیل براش دست و پا میشکنن
تری:اِهم اِهم
-نکنه وَجنات داداشم یادت اومد پرید تو گلوت؟؟؟
این بار محکم تر سرفه کرد
-اِ چت...یکی پرید وسط حرفم:من واقاً اینقدر خوشتیپم؟؟؟؟ تازه دو هزاریم کج شد که این چی میگه
-سلام داداش، در مورد چی حرف میزنی؟!؟!؟!یکم تعجب چاشنی کارم کردم وخیلی شیک پیچوندم که نه، از روش رَد شدم!
آترین:سلام نامرد،لاقل حرف میزنی پاش وایسا دیگه...
ترلان که تا اون لحظه ساکت بود به حرف اومد:سلام آقا آترین
آترین:سلام،خوبی؟اینقدر این رائیکا حرف میزنه که آدم یادش میره سلام کنه.
romangram.com | @romangram_com