#لج_و_لجبازی_به_سبک_من_و_تو_پارت_146
..............
+خانوما، اینجا رو با کجا اشتباه گرفتید؟! شما خجالت نمیکشین!!!! مگه اینجا دبیرستانه؟! هی میگم هیچی نگم ولی میذارین؟!اون از صدای جیغتون و اینم از دست زدناتون!!!
خخخخخ بالاخره نگهبانه پیدامون کرد!
رها: معذرت میشه آقا ولی من باهاتون یک کار خصوصی دارم!
عجبا؟! رها و نگهبان یکم ازمون دور شدن که صداشون رو نشنویم! بعد هم رها شروع کرد به صحبت!!!
رها
-ببینید آقای نگهبان، من واقعا ازتون عذر میخوام!
+ خانوم محترم؛ عذر خواهی هم شد حرف؟!دیوونمون کردین!!!
- شرمنده قول میدیم تکرار نشه...
نگهبان یک نفس عمیق کشید و با گفتن باشه ای رفت سمت نگهبانی!
به خاطر اینکه بچه ها رو اذیت کنم خیلی آروم رفتم کنارشون....
رائیکا:چی شد؟!
- هیچی یکم باهاش صحبت کردم ......
ورتا: خوب؟!
-قبول کرد بمونیم!
تا اینو گفتیم جیغ زدن! تا دستم رو بالا اوردم تا ساکتشون کنم دیر شده بود! نگهبان با یک چهره برزخی اومد .....
همزمان بهش لبخند زدیم که بلند داد زد: بــیرون!
رائیکا
شروع کردیم به غش غش و صحنه رو ترک کردیم!
...........
romangram.com | @romangram_com