#رمان_خدا_عشق_را_واسطه_کرد
#رمان_خدا_عشق_را_واسطه_کرد_پارت_66


صدای سلام گفتنش توی گوشم پیچید ، پاسخش رو دادم ،





حالم رو پرسید :





- حالم خوب است ... فقط گذشته ام درد می کند .





آهی کشید :





- فکر میکردم یادت نیست .





حرفش درد داشت :





- مامان ...





- جانم مامانم ؟ یامینم اونجا خانوادتو فراموش کن ، تو کشور غریب فکر ما داغونت میکنه .





میدونستم منظورش از خانواده و ما فقط یاسینه !





نالیدم :



romangram.com | @romangraam