#خشم_و_سکوت_پارت_40
آن ها صبح زود یک روز فرح بخش در انگلستان با هم ازدواج کردند و بلافاصله به دلیل این که لئون می خواست اولین شب ازدواجشان در خانه خودشان باشند ، انگلستان را به مقصد پروس ترک کردند . به نظر تارا این موضوع خیلی مناسب بود ، زیرا او نمی توانست هیچ مکانی را برای ماه عسل خیال برانگیزتر از ویلا تصور کند ، ویلا با آن باغ های فوق العاده و بی نظیرش که دارای چشم اندازی به کوه ها و تنگه های میان آن و لنگرگاه های کوچک و پر نشاط با آن قایق های ماهیگیری براق بود که رنگ های مختلف را بر روی زمینه سبز رنگ تپه پوشیده شده از درختان می پاشید ، زیبایی بدیع و فوق العاده ای داشت .
تارا در حالی که در هواپیما نشسته بود وقایع سه هفته قبل را در ذهنش مرور نمود . پل … بعد از این که تارا صادقانه به پل قول داد که از نفوذش بر شوهرش برای واگذار کردن ارثیه او به خودش استفاده خواهد کرد ، بهت زدگی او تبدیل به شادی شد . اندرولا به محض شنیدن این خبر کاملا” شوکه شد و برای برادر بیچاره اش بسیار نگران شد تا این که برادرش عجولانه به او گفت اصلا” ناراحت نیست و موضوع قبلا” برایش حل شده است .
- قبلا” ؟ پس تو عاشق تارا نبودی !؟
پل شانه اش را با بی اعتنایی بالا انداخت و گفت :
- نه نبودم . برای همینم از ازدواج اون با لئون خوشحالم و تو هم که همیشه از این می ترسیدی که لئون با زن خشکی ازدواج کنه که نتونی باهاش کنار بیای باید به اندازه ی من خوشحال باشی .
لئون با مشاهده ی عکس العمل پل گفته بود :
- نگفتم این از اون عشقای نوجوونیه ؟
و بعد با لحن سرزنش آمیزی افزوده بود :
- یه پسر به سن تو هنوز نمی دونه چی می خواد !
جون گفته بود :
- واقعا” عالیه!
و بعد تارا را که همراه لئون به فرودگاه رسیده بود در آغوش گرفت .
- وقتی تو نامه ات نوشتی می خوای به خونه بیای که ازدواج کنی اصلا” باورم نمی شد !
و بعد گفته بود :
- واقعا” که لئون تو معرکه است ! تو خوش تیپ ترین مرد تمام یونان رو به تور زدی!
- این کارو فقط به خاطر تلافی کردی؟
استوارت این سوال را با حس برتری که به خاطر پنج سال اختلاف سنی شان داشت مطرح کرد .
- مطمئنی که از این کارت پشیمون نمی شی ؟
تارا به آرامی جواب داده بود :
- من اونو دوست دارم . این چیزیه که کاملا” با اون چه در مورد ریکی احساس می کردم فرق داره ، درست به اندازه تفاوت بین قطب و استوا.
استوارت شانه هایش را بالا انداخته و گفته بود :
romangram.com | @romangram_com