#خیانتکار_عاشق_پارت_84

هیچ گرگی بوده از بهر مقام؛ گرگ ها را کرده باشد قتل عام؟

هیچ ماری دیده ای با زهر خود کشته ها برپا کند درشهر خود؟

هیچ میمون ساخته است بمب اتم؟

تا که هستی را کند از صحنه گم؟

دیده اید؟!

دیده ای هرگز الاغی بارور مین گذارد زیر پای خر؟

هیچ اسبی دیده ای غیبت کند؟ یا به اسب دیگری تهمت زند؟

هیچ خرسی آتش افروزی کند؟

یا گرازی خانمان سوزی کند؟

هیچ گاوی دیده ای از اعتیاد؛ داد گاو گاوداری را به باد؟

پس چرا انسان با عقل و خرد، آبروی دام و در رامی برد؟

پس بود دیوانه بی آزار تر؛ زان که محروم است از عقل بشر

آزمودم عقل دوراندیش را

بد ازین دیوانه سازد خویش را

چون شود از عقل و حیلت بی خبر پس شرف دارد

به شیخ حیله گر

(مولوی)***

قسمت چهارم

سه شنبه بود و اون چلغوز، شنبه ی هفته ی دیگه به سمت ترکیه پرواز داشت.

حالم خیلی خراب بود؛ عین دیوونه ها در طول و عرض خونه رژه می رفتم، مکث کردم...

معلومه که هیچ سراغی ازم نمی گیره!

منتظرمه تا بیام و اخراجم کنه و از شرکت بندازتم بیرون!

چرخی زدم و ادامه ی مراسم رژه...

راسته که می گن:

بعضی وقتا یه غلطی می کنی، که بعدش هر غلطی بکنی‌، نمی تونی هیچ غلطی بکنی!


romangram.com | @romangram_com