#گناهکاران_ابدی
#گناهکاران_ابدی_پارت_8
پسره نگاه متاسفی بهم انداخت تمام مدت روش یه سمت دیگه بود اما وقتی خواست به حرف بیاد به سمتم برگشتو گفت:
پسره_نگاه کن
سریع پریدم وسط حرفش و با کیفم کوبیدم به شونش از ماشینم دورش کردم
_دستمو بگیر دعا کن...گمشو کنار ببینم
دستی به بدنه ماشینم کشیدم و به عقب ماشینم خیره شدم که تقریبا جمع شده بودو اصلا شبیه به عقب ماشین مزدا نبود:/ ببین چه بلایی سر ماشین خوشگل یه ماهم آوردنا
تمام مدت یابویی که پشت فرمون بودو این بلارو سر بچم آورده بود ساکت بودو حرفی نمیزد اما بالاخره به حرف اومد
_خانوم خسارت هرقدر باشه من خودم پرداخت میکنم
پسره زودتر از من به حرف اومد و روبه رفیقش گفت:
_نه بابا خسارت چیه ایشون بیشتر از اینا بهم بدهکارن...یعنی ده بار دیگه اینطوری به ماشینش بکوبی بدهی هاش پاس نمیشه
_اینجوریاس آره؟
پسره لبخند حرص دراری بهم زدو سری به نشونه تایید تکون داد
_دقیقا همین جوریاس پرنسس
با پرویی به چشمای طوسی شیشه ایش خیره شدم دروغ نگفتم اگه بگم چشماش سگ داشت و قیافش با نقش اصلی سریال "خون آشام" مو نمیزد یه طورایی انگار برادر دوقلوی "ایان سامرهلدر" باشه تا همون حد جذاب و خواستنی اما الان با یه پسر بیشعور زبون نفهم لجباز هیچ فرقی نداشت
_ویهان این دختررو میشناسی؟
پسری که حالا فهمیده بودم اسمش ویهانه نگاهشو ازم نگرفت اما درجواب دوستش سری به نشونه تایید تکون دادو پوزخند تلخی بهم زد
ویهان_این جایی که ماشینتو پارک کردی جای ماشینه منه...همیشه بوده و تا ابد هم خواهد بود...این وسط گناهکار تویی که ماشینتو جای ماشین من پارک کردی پس این بلا هم تقصیر خودته
_خریدیش؟کو سندش بده ببینم...ببین اگه میخوای با این چرندیات از زیر کاری که کردی در بری کور خوندی پسره خون آشام پلید
یکهو از حرفی که زدم آروم گوشه لبمو گاز گرفتم اما از موضعم پایین نیومدم ویهان از شنیدن کلمات آخر جملم که بهش نسبت داده بودم ابروی راستش بالا پریدو تک لبخند کوتاهی زد که باعث شد دندونای سفیدش معلوم بشه و من مدام توی ذهنم اونو با "ایان سامرهلدر" مقایسه کنم
romangram.com | @romangraam