#گناهکاران_ابدی
#گناهکاران_ابدی_پارت_52
_خدای منم بزرگه اشکالی نداره"
دستی به قفسه سینم کشیدمو کمی شیشه ماشینو پایین دادم تا اکسیژن تازه به ریه هام برسه رازهای زیادی توی زندگی پر از ماجرای من وجود داشت که همشون به یه کلمه ختم میشد
چرا؟
چرا من؟
"_کاش یه ذره اندازه آتیلا شعور داشتی
_آتیلا از من باهوش تره
_تورو با کتک باید رام کرد
_به خدا من دختر حرف گوش کنیم هرکار بگید میکنم توی المپیاد هم مقام آوردم چرا یه ذره منم تشویق نمیکنید؟
_چون لیاقت تشویق نداری حالام برو نوشیدنیمو بیار"
لرزش دستام دست خودم نبود ناخواسته سرمو پایین انداختم به دستام نگاه کردم به آرومی تو هم مشتشون کردمو فشارش دادم چرا لیاقت تشویق نداشتم؟مگه من چی کم داشتم؟همیشه از هم سنوسالهام جلوتر بودم
آریاس_بستنی میخوری آتیلا؟
آتیلا_اگه شکلاتی باشه و روش پر از خامه باشه چرا که نه
داغونم،مثل اونیکه رگشو زد اومد عکس بگیره دید گالریش جا نداره...توی پوست فولادی فرو رفتم تا خم نشه کمر کسی که از بچگی سعی کردم توی نازو نعمت بزرگ بشه اما پس این وسط خودم چی؟دل خودم چی؟
چرا گذشته من انقدر پر از درده؟چرا اونقدری که محبت تاوان داره اشتباه نداره؟چرا هربار سهم محبت های من درد بودو سهم محبت های خواهرم نازو نوازش مگه منم مثل اون دختر نبودم؟مثل اون خوشگلو نازو دلبر نبودم؟پس چرا با من همچین رفتاری شدو با آتیلا نشد؟
چشمام روی هم بسته شد آتیلا یکی مثل منو داره یکی مثل من اگه از همون بچگی پشت آتیلا نبود اینطور پیش نمیرفت آتیلا لوس نمیشدو توی خوشی بزرگ نمیشد میشه گفت سهم بزرگ محبت های همایون نسبت به آتیلا باعث و بانیش من بودم
"_برام برقص مگه معلم رقص نداری؟
_رقصمو امشب توی مهمونی بهتون نشون میدم فقط یادت نره قول دادی برای آتیلا خرس بخری
romangram.com | @romangraam