#گناهکاران_ابدی
#گناهکاران_ابدی_پارت_335
نیوشا_همونطور که آنیدا گفت منظورشو که گرفتی؟اعصاب نداره ولش کنید توی حال خودش باشه
تیدا_روی پیشونی بعضیا باس نوشت بیشعور با گارانتی مادام عمر
سریع به جای نیوشا به حرف اومدمو درجواب تیدا گفتم:
_همیشه اون بیشعوری باشی که همه مواظبن یه وقت براش سوتفاهم نشه نه اون مهربونی که هر کسی میتونه دلشو بشکنه
تیدا_تو کی باشی که برای من لفظ میایی؟
_این منم فقط بستگی داره تو کی باشی
شروین_دخترا تمومش کنید چتونه عین موشو گربه به جون هم افتادید
تیدا همون لحظه از روی مبل بلند شد عصبی به هممون یه نگاه انداختو گذاشت رفت شروین هم بلند شد دنبالش رفت همزمان گفت:
شروین_وایسا تیدا برات اسنپ بگیرم
با شنیدن این حرف شروین هممون ریز ریز شروع کردیم به خندیدن طوریکه کسی صداش بالا نره دستشونو جلوی دهنشون گرفته بودن شهاب و کیان هم کوسن های روی مبلو روی صورتاشون گذاشته بودن تا صدای خندشون بیرون نره
سری به نشونه تاسف تکون دادم به سمت نیوشا برگشتم که با غرور درحال خوردن چاییش بود خوشم اومد نیوشا زبون درازی داره
ویهان_گروه مافیا فقط این دوتا...دونفری از پس همه برمیان
نیوشا_متاسفانه از صبح برای نشوندن بعضیا سر جاشون یکم کم کاری کردم...الان دیگه یکهویی ریختم بیرون...معذرت میخوام رییس
آریاس_نیوشا تو چند ساله با ما داری کار میکنی توی اکثر مهمونی هامون بودی نیازی نیست توی خارج از شرکت از لفظ رییس و مهندس استفاده کنی
نیوشا چشمی گفت کم کم موضوع فراموش شدو هرکس به کاری مشغول شد منم با خستگی موبایلمو روشن کردم و تمام تماس های پاسخ داده نشدرو پاک کردم همون لحظه آریاس درحالیکه به سمت من میومد صدام زد:
آریاس_میگم آنیدا این یارویی که به خونتون حمله کرده بودو پیدا نکردید؟
بعد یه لیوان چایی بهم داد تشکری کردمو از دستش گرفتم خودشم کنارم نشست
ویهان_دنبالشیم
romangram.com | @romangraam