#گناهکاران_ابدی
#گناهکاران_ابدی_پارت_316
مرده که از شدت خفگی صدای خر خر میداد چشماش داشت میرفت که سریع دستمو از روی گردنش برداشتمو ازش فاصله گرفتم با صدای بدتری نعره زدم:
_حرف بزن بی شرف بگو کی بهت دستور داد ماشین زرگرانو دستکاری کنی؟چرا به خونه من حمله کردین؟چی از جون منو خونوادم میخوایین؟د بنال تا ناکارت نکردم
مرده حسابی نفس نفس زدو به شدت سرفه کرد عصبی بهش خیره شدم این به حرف نمیاد باید یه کاری کنم به سمت جعبم رفتم اما با به حرف اومدنش ایستادم ولی به سمتش برنگشتم
مرده_به من گفتن قطعا تو هم توی اون ماشینی و باید کاری کنم هم راننده بمیره هم تو اگر هم نمیری و زنده بیرون بیایی اول خواهرتو بکشیم تا ذره ذره خودت جون بدی
از شدت خشم و عصبانیتی که بهم دست داده بود دستام مشت شد
مرده_رییسم فکر میکنه بین تو و زرگران چیزی هست میخواد همه کسایی که برات عزیزنو ازت بگیره اولشم خواهرت بود که موفق نشد بعدش ویهان بود که قرار شد من بکشمشو نتونستم هرکی هست بدجور ازت متنفره مطمئن باش اون بیرون صدتا عین منو داره که دنبالتن و یه روزی هم خونوادتو هم خودتو میکشن
_آدرس خونشونم نداری؟
آب دهنمو قورت دادم تا صدای دو رگه از شدت خشمو نفرتم کمی آرومتر بشه اما با شنیدن جواب اون مرتیکه دیگه نتونستم دووم بیارم
مرده_چرا نمیفهمی زبون نفهم دارم بهت میگم ندارم
به سمت جعبم رفتم دسته میله آهنیمو که از شدت داغی قرمز شده بودو برداشتم به سمت اون مرتیکه رفتم با دیدن آهن داغ شده از شدت وحشت یکه خوردو چشماش اندازه دوتا توب بسکتبال شد
مرده_چی کار داری میکنی؟برو عقب چرا اینطوری میکنی من که هرچی میدونستمو گفتم
محکم گردنشو گرفتمو با خشم توی چشماش زل زدم
_چیزایی که من میخواستمو نگفتی
با بیرحمی تمام میله اهنی داغو روی چشمی گذاشتم که پلکش به قلاب وصل بود با تمام قدرتم محکم فشارش دادم صدای نعره وحشتناک یارو باعث نمیشد بلرزم یا لحظه ای از کارم دست بکشم بهم لذت میداد وقتی زجر کشیدن کسیو میدیدم که میخواست بهم آسیب برسونه
میله آهنیو برداشتم اما زمینش ننداختم با خشم بالا سرش آروم غریدم
_لبخند بزن بذار بدونم قوی تر از این حرفایی
ازش فاصله گرفتمو نفس عمیقی کشیدم چشمامو روی هم بستم و اصلا به صدای دادو نعره های مرده توجهی نداشتم
_از زمین خوردنت میخندن ولی از بلند شدنت میترسن...مطمئن باش دونه دونشونو پیدا میکنم به حالو روز تو دچارشون میکنم...حالا بنال بگو...یه آدرس بهم بده یه نشونی یه شماره تماس یه کوفتی تا اون یکی چشمتم کور نکردم
romangram.com | @romangraam