#گناهکاران_ابدی
#گناهکاران_ابدی_پارت_265
_وای شوخی بود دیگه نه؟ آتیلا جون عزیزت بزن کنار
آتیلا_نترس بابا من بلدم بهم اعتماد کن
_خیلی خب داریم به چراغ قرمز نزدیک میشیم آروم آروم سرعتتو بیار پایین ترمز بگیر ماشینو خلاص کن
آتیلا باشه ای گفت دیدم هی داره به ماشین روبه رو نزدیک میشه اما ترمز نمیگیره به سمتش برگشتم دیدم دستاش به طرز عجیبی میلرزه و به پاهاش نگاه میکنه
_به پدال نباید نگاه کنی ترمزو بگیر
آتیلا_سپنتا ترمز کدوم بود؟
_مگه الان نفهمیدی کدوم ترمزه؟ آتیلا بگیر داری به ماشینه نزدیک میشی احمق
و در کمال ناباوری ایشون به جای ترمز پاشو روی گاز فشار داد و ماشین به طرز وحشتناکی به ماشین جلویی برخورد کرد وحشت زده به سمت خودش برگشتم که دیدم ناله ای از درد کردو جیغی کشید سریع کمربندمو باز کردم بغلش کردم
_آروم باش چیزی نشد...خیلی خب آروم باش
راننده ماشین روبه رو که اونم یه مزدا بود پیاده شد به عقب ماشینش که آسیب بدیم دیده بود نگاه کردو عصبی به سمت ما برگشت سریع از ماشین پیاده شدم به سمتش رفتم
_آخه آدم ماشینشو میده دست یه زن که فرق بین ترمزو گازو نمیفهمه؟از تو آیینه دیدم هی دارید بهم نزدیک میشید گفتم خودشون شعور دارن ترمز بگیرن اما نخیر انگار هنوز فرق بین ترمزو گازو نمیفهمید
آتیلا لرزون از ماشین پیاده شد عصبی به سمتش برگشتم چرا پیاده شد راننده هم به سمتش برگشت
_از پشت کوه اومدی خانوم؟آررررره؟
آتیلا اشکاش سرازیر شده بود به شدت میلرزیدو به در ماشین چسبیده بود و وحشت زده به صحنه مقابلش نگاه میکرد صدای بوق بقیه و دادو بیداد این یارو بدجور داشت کلافم میکرد
_برو تو بشین
به سمت راننده ماشین برگشتم از داخل جیبم کارت گواهینامه و کارت ملیمو دراوردمو بهش دادم
_بیا مدارکم پیشت باشه شمارمم بهت میدم فردا ماشینتو ببر هر مکانیکی که خودت میخوایی هزینش هرقدر که بشه خودم پرداخت میکنم
_نخیر باید وایسیم مامور بیاد
romangram.com | @romangraam