#گناهکاران_ابدی
#گناهکاران_ابدی_پارت_204
سپنتا_محض اطلاع منم دعوتم اما چون کار دارم نمیرم
_خب این...این یه دعوت معمولی نیست...دعوت از طرف منه...یعنی همسایتون...دانشجوی ممتاز کلاستون
سپنتا_بله خب...دانشجوی شیطون کلاسم...دانشجوی زبون دراز سر به هوای کلاسم...ماشالله استوری های آموزنده زیادی هم میذارید
_چه طور؟
سپنتا_مزایای تقلب شامل تقویت عضلات چشم تقویت حس شنوایی شادی پدرومادر تقویت روابط اجتماعی و گسترش روحیه همکاری
_ماشالله چه خوبم استوری های آموزنده منو حفظ کردین استاد
سپنتا پوزخندی زد با لحنی که بدجور باعث شد غم عجیبی توی دلم بشینه گفت:
سپنتا_دنبال دیده شدنی؟دنبال توجه اینو اون به خودتی؟چرا؟چرا میخوایی انقدر جلوی چشم بقیه به خصوص استادات باشی؟
پاکت دعوت نامرو از روی میز برداشتمو توی کولم گذاشتم همزمان گفتم:
_من اصلا نیازی به توجه همه ندارم نیاز به همه توجه یه نفر دارم
سپنتا_منظور؟
_منظوری نداشتم فقط جواب حرفای توهین آمیز شمارو دادم
رومو ازش گرفتم به سمت در رفتم که با حرف سپنتا ایستادم اما به سمتش برنگشتم
سپنتا_درست نیست توی دانشگاه با استادت رفتاری که امروز دیدمو داشته باشی برای هردوتون حرف در میاد
با تعجب به سمتش برگشتم خواستم چیزی بگم که دستشو به معنی سکوت بالا اوردو ادامه داد:
سپنتا_کاری ندارم ازش خوشت میاد یا نمیاد اصلا هم به رابطه بین تو و کیان هم اهمیتی نمیدم فقط مراقب رفتارت باش جسمت شاید بتونه برای دو نفر باشه اما قلب گنجایش یه نفرو داره
چشمام گرد شد با ناباوری بهش خیره شدم این الان منظورش چیه؟
سپنتا_از حرفم ناراحت نشو منظوری نداشتم حالام میتونی بری سرکلاس پنج دقیقه دیگه میام از دعوتتم مچکرم که بین آدمایی که برات مهمن منو انتخاب کردی
romangram.com | @romangraam