#گناهکاران_ابدی
#گناهکاران_ابدی_پارت_199



✨آتیلا✨

بنفشه_وای جملرو ببین...نوشته توی این هوا باید یه دستم تو دستت باشه یه دستمم سیگار بندازیم تو جاده بریم شمال...چه رمانتیک

محمد_رمانتیک؟این وسط فرمونو کی بگیره؟

بنفشه چپ چپ به محمد نیم نگاهی کرد بعد روشو ازش گرفتو دوباره سرشو توی گوشیش کرد

بنفشه_خیلی بی احساسید همتون

_تو فقط یکم آدم باش ما دیگه هیچی ازت نمیخواییم بنفشه

بنفشه_وقتی از ایران رفتم و برای خودم یه کسی شدم قدرمو میدونید بعد ببینم اینطوری میشینید باهام حرف بزنید؟

هوفی کشیدمو بی حوصله به سمتش برگشتم درحالیکه خودکارمو روی کلاسورم بی هدف تکون میدادم گفتم:

_توصیه میکنم بری هند اونجا گاو پرستن قدرتو میدونن میپرستنت

بنفشه از این حرفم جا خورد اما مریم زد زیر خنده خودمم تک خنده کوتاهی کردمو بهش چشمکی زدم

محمد_نداشتیم دیگه...حالا درسته منو بنفشه یکم از دست هم ناراحتیم ولی دیگه شماها حق ندارید اذیتش کنید

_اه ساکت بابا رل زدن شما هم مثل این رل زدنای محرمی میمونه که پسره برمیگرده به دختره میگه از فردا حق نداری بری هیئت چرا الکی بهش گیر میدی؟

محمد با حرص به سمت بنفشه برگشت بنفشه محلش نذاشت با قهر روشو ازش گرفت

محمد_ماجرای دعوامونم به این گفتی؟

_اولا این به درخت میگن مهندس...دوما دخترا همیشه جیکو پوک زندگیشونو کف دست دوستشون میذارن دیگه دعوای بین شما دوتا چیزی نیست از خیلی چیزای دیگم خبر دارم که خودت خبر نداری

همراهه بنفشه و مریم زدیم زیر خنده و همزمان زدیم قد هم

_والا به خدا...اصلا موندم شماها چه طوری کراش میزنید من نهایتا به مرحله اینم بد نیست میرسم که با کمی دقت میبینم نه اینم بده


romangram.com | @romangraam