#گناهکاران_ابدی
#گناهکاران_ابدی_پارت_15
ارسلان_بله...ویهان زرگران پسر ارشد منه
به سمت ویهان برگشتم که لباساش عوض شده بودو حسابی شیک و مرتب درحال بستن در بودو به سمت من برگشت
عالی شد واقعا بهتر از این نمیشه اینهمه پسر توی این دنیا چرا باید این خون آشام پسر این مرد باشه
ویهان_بابا این خانوم به اصطلاح محترم اومدن نظافتچی اینجا بشن نه؟خب بذارید من جوابشونو بدم خانوم ما اینجا به نیروی خدمات نیازی نداریم
یه تای ابروم بالا پرید از اینکه به خودش اجازه میداد به راحتی به من توهین کنه اصلا عصبانی نشدم چون میتونستم خوب جوابشو بدم تا از رو بره
_شما خودتونم جزو نیروی خدمات اینجا محسوب میشی...مگه خدمات فقط شامل نظافتچیه؟خود تو مگه برای ورود و خروج به شرکت کد خدمات نداری؟قبل از اینکه بخوایی از کلمه ای استفاده کنی تا باهاش یه نفرو تحقیر کنی کمی دربارش مطالعه کن
ارسلان خان دستی به لباش کشید تا از خندش جلوگیری کنه اما ویهان لباشو محکم روی هم فشرد و با نفرت روشو ازم گرفت به سمت پدرش برگشت
ویهان_بابا من نمیتونم اینو توی شرکت تحمل کنم
_این برای به مخاطب قرار دادن اشیاس جناب زرگران...فکر کنم شما باید یه دایرالمعارف فارسی بخرید و مطالعه کنید
ویهان_یه دایرالمعارفی بهت نشون بدم دختره...
ارسلان_ویهان
ویهان با شنیدن اسمش از زبون پدرش لباشو روی هم فشرد روشو ازم گرفت و بی توجه به من به سمت یکی از مبل ها رفتو نشست
ارسلان پوفی کشید به سمت من برگشت و با دست به یکی از مبل ها اشاره زد که باعث شد روبه روی خون آشام بشینم اما نگاه های خطرناک و تهدید آمیزانش به یه ورمم نباشه
ارسلان_من نمیدونم شما دو تا از کجا همو میشناسید و این رفتار...
_توی یه کلمه بخوام بگم بهتره هیچ اشاره ای به روز شوم برخورد من با پسرتون نکنم بهتره بریم سر اصــ...
ویهان_برخورد من با پسرتون؟ها ها ها نه بابا فکر کردی دنبالتم؟از کجا معلوم همش این تو نیستی که به من میخوری دختره چموش؟
_آقای زرگران بهتره از پسرتون بپرسید که مسئله ای که بهش رسیدگی کردن چی بوده
ارسلان منتظر به سمت ویهان برگشت ببینه چه اتفاقی افتاده که باعث شد منم منتظر به سمتش برگردم ویهان یکم هول کرد اما اصلا به روی جدی سلطه برانگیزش نیاورد
romangram.com | @romangraam