#گناهکاران_ابدی
#گناهکاران_ابدی_پارت_124

سپنتا_سر کلاس درس من فقط ایشونه که نمره هیجده از امتحان گرفت بالاترین نمره کلاس با اختلاف سه نمره از نفر دوم

آنیدا_تلاش خودش بوده

سپنتا سرشو به سمتم چرخوندو موزیانه بهم نگاه کرد

سپنتا_بله تلاش خاصی برای کسب اون نمره کردن مثلا دزدیدن برگه های امتحانی

آنیدا با تعجب به سمتم برگشت پوفی کشیدم

_من ندزدیدمش...فقط...فقط در دسترسم بود منم...منم سوالارو دیدم

سپنتا_اونوقت میشه بگید چه طور در دسترستون قرار گرفت؟

سپنتا اینبار به سمت آنیدا برگشتو ادامه داد

سپنتا_با یکی از استاداش که دوست خودمه یه طورایی رفیق شده بود به هر نحوی که شده سوالارو ازش کش رفت من فهمیدم اما بازم به روش نیاوردم و نمرشو کم نکردم هربار پا روی شیطنت هاش گذاشتم و روی کارهاش چشم بستم

سپنتا سرشو به سمتم چرخوندو ادامه داد

سپنتا_و امروز چه طور جوابمو گرفتم؟روی ماشینم خطاطی کرده بودن اونم با یه چیز نوک تیز که قابل پاک شدن نیست

با شلیک خنده شاینا کیان و آریاس هم زدن زیر خنده ویهان هم تک خنده کوتاه مردونه ای کردو سری به نشونه تاسف تکون داد اما آنیدا با اخم بهم نگاه میکرد چون این چند مورد آخریو در جریان نبود به خاطرهمین جوابی در مقابل سپنتا توی آستینش نداشت

سپنتا_اما قطعا این ترم از خجالتشون در میام

شاینا_وای خدا اصلا باورم نمیشه هرچی شنیدم انگار یه فیلم طنز بوده

سپنتا پوزخندی زد با شنیدن صدای یه دختر که با ناز سلام داد سرها به سمتش چرخید همه بلند شدن آنیدا هم بلند شد به خاطرهمین منم بلند شدم بهش نگاه کردم حس خوبی بهش نداشتم یه جوری بود

روبه روی سپنتا ایستاد با وجود کفش های بلندی که پاش بود اما قدش به سپنتا نمیرسید به خاطرهمین یکم بلند شد گونشو بوسید سپنتا هم کوتاه بغلش کرد

_چه خوبه جناب استاد تشریف آوردن

سپنتا_مگه میشه توی مراسمی که به افتخار سوپرمن بازی کیان برگزار شده نیام


romangram.com | @romangraam