#قسم_میخورم
#قسم_میخورم_پارت_3
-نه نداره تو جواب منو بده اگه از طرف اونا مشكل حل بشه تو راضي ميشي؟
-اگه اونا بزارند و بابا راضي باشه منم كمكت مي كنم
وقتي اين جمله رو مي گفت مي تونستم به راحتي ناباوري رو تو صداش احساس كنم اون فكر نمي كرد كه ستاد اعزام رضايت بده واسه همين خودش رو راضي نشون داد .شب وقت خواب نمي تونستم بخوابم تا صبح تو رخت خوابم وول خوردم تا اينكه نزديكاي صبح با اطمينان از نقشه ام به خواب رفتم.
صبح فردا كمي زودتر از محمد از خواب بيدار شدم لباس هاي خاكي رنگ محمد را كه ديروز شسته بودم پوشيدم و كلاهش رو روسرم گذاشتتم بعد پوتين هايش را پايم كردم و چفيه اي را كه داشت جمع كردم و به صورت مثلث جلوي بيني ام گرفتم مثل جنگاوران قديمي بعد هم نشستم و صبر كردم تا محمد از خواب بيدار بشه من از بچه گي تقليد صدام خوب بود خيلي خوب از پس اين كار برمي آمدم مخصوصا صداي مرد ها رو وقتي محمد براي شستن دست و صورتش آمد بيرون سر حوض من با صداي مردانه گقتم :سرباز اين چه وضع از خواب بلند شدنه مي دوني ساعت چنده؟فكر كردي اومدي خونه يعني بيكار و بي عار بچرخي و بخوابي؟هان؟
اينها رو در حالتي مي گفتم كه محمد باچشاي گرد شده منو نگاه مي كرد خواب كاملا از سرش پريده بود منم كه به زور جلوي خودم رو گرفته بودم ديگه تحملم تموم شد و زدم زير خنده من مي خنديدم و اون هاج و واج منو نگاه مي كرد آخر سر چفيه رو از روي صورتم زدم پايين و اون وقت بود كه تازه اون فهميد كه من كي هستمحالا نوبت تلافي اون بود دور تا دور حياط دنبالم مي كرد و مي گفت:اي كلك با همه بله با من هم بله مگه دستم بهت نرسه
خلاصه بعد از كلي موش و گربه بازي خسته و كوفته نشستيم محمد پرسيد:حالا منظورت از اين كارا چي بود؟
-منم ميام و بايد بيام
-آخه چطوري؟
-ببين اسم من طوريه كه كسي متوجه نمي شه كه اسم زنه يا مرد خوبه خودت ديدي كه اكرم خانوم اسم پسرش رو گزاشته (قسم)پس از لحاظ شناسنامه مشكلي نداريم واسه قيافه ام هم كه با يه چفيه حل ميشه و لباس هاي رزمنده ها به نوعي هست كه نشون نده من يه دخترم و منم كه درسته قدم زيادي بلند نيست ولي خوب خوبه ديگه ببين محمد باور كن كه ميشه
-آخه خواهر من عزيز من تو اونجا چطوري مي خوايي از برخورد هاي احتمالي جلوگيري كني؟
romangram.com | @romangraam