#قسم_میخورم
#قسم_میخورم_پارت_10

- حالا اين چه پيشنهاديه؟

- وفا پيشنهاد داد كه در روزهايي كه من نيستم پيش تو باشه و كارايي رو كه من برات مي كردم او اين كارا رو انجام بده

- اين پيشنهاد خوبيه ولي داداش كوچولو ي من تو كه خوب مي دوني كه تو چه كارايي به من كمك مي كردي ....

يه نگاه به سمت وفا كردم و ادامه دادم : كه ايشون نمي تونند تو اون كارا به من كمك كنند .

- ولي هيچ كاري نشد نداره

اين حرف رو وفا بعد از مدتي مكث گفت

محمد هم در ادامه ي حرف وفا گفت : به نظرت راه حل اين موضوع چيه؟

- هاج و واج به اون دو نگاه مي كردم معلوم بود كه چيزي را از من پنهان مي كردند : شماها امروز چتونه چرا رمزي حرف مي زنيد يك كلام بگيد چطوري؟

اونا بعد از كمي مكث كه انگار حرفهايشان رو سبك و سنگين مي كردند كمي بهم نگاه كردند عاقبت وفا گفت: قسم خانوم فقط با يك صيغه ي محرميت حل مي شه

از تعجب داشتم شاخ در مي اوردم وفا وقتي متوجه اين حالتم شد گفت: باور كنيد هيچ چيز بين ما اتفاق نمي افته اين فقط يه راه حليه براي اينكه من توي كمك كردن هام به شما دچار مشكل نشم چون همانطور كه خودتون خوب مي دونيد من وشما به مسائل اسلامي اهميت فراواني مي ديم


romangram.com | @romangraam