رمان قرار ما انتقام بود نه عشق

#قرار_ما_انتقام_بود_نه_عشق__پارت_114


اراد:اگه خوشت نیومده بریم مجبور نیستی بخری؟ اخی بچم فکر کرده خوشم نیومده

طناز:نه اتفاقا خوشگله بریم امتحان کنیم ؟ چشمای اراد برق زد و دست منو گرفت و گفت

اراد:بریم وقتی پوشیدم کلی قربون صدقه اراد رفتم با این خوش سلیقه ایش توتنم خوشگل تر شده بود اومدم بیرون که اراد

گفت

اراد:چطور بود خوشت اومد؟

طناز:اره اندازست و اراد سرشو تکون داد و پولشو حساب کرد از اون مؽازه اومدیم بیرون داشتیم میرفتیم که مانتو کتی

یخی رنگ چشممو گرفت ولی خالت کشیدم بهش بگم که با صدای اراد به خودم اومدم

اراد:کدومش؟

طناز:چی کدومش؟

اراد: کدوم مانتویی که چشمتو گرفته و تو اینطوری محوش شدی خندیدم که گفت

اراد:نگفتی؟

طناز:اون مانتو کتی

اراد:همون که ابی رنگه؟ سرمو به نشونه اره تکون دادم


romangram.com | @romangram_com