#فرشته_نجات_پارت_71


ساؼر : ایلسا می شه خواهش کنم تو با مامان حرؾ بزنی من خجالت می کشم .

من : آخی ... قربون آجیه خجالتیم ... باشه من همین امشب میرم خونه سپیده با خاله حرؾ می زنم .

لبخندی زد : مرسی .

من : قابل عروس خانمو نداره .

عصر همان روز به منزل سپیده رفتم تا هم مامان سپیده رو ببینه هم من با خاله صحبت کنم .درحالیکه

ساک های بزرگ حاوی مواد ؼذایی و خوردنی های مقوی که مامان واسه سپیده گرفته ب.د را حمل می

کردم گفتم : آخه مادر من این همه چیز میز چیه گرفتی خوبه خاله همین جاست و هر چی سپیده بخواد

فوری براش می گیره .

مامانی : اینا چیزای مقویه بعدم انقدر زر زر نکن و یبا .

من : بله من شدم حمال خانوم .

مامان : چی گفتی ؟

من : هیچی ... هیچی گفتم چه روز خوبیه .

مامان : آره دیگه منم که کر !

خندیدم و از آسانسور خارج شدم .

ایلیا درب را برایمان باز کرد و بعد از سلام گفتم مامان را رد آؼوش گرفت و بوسید .

سپس رو به من گفت : ا ... موشی تو که باز پیدات شد ؟ پسر مارم که بردی نیاوردی .

من : عوض حرؾ مفت بیا اینا رو از دستم بگیر .

ایلیا : اینا چیه ؟





من : چیزای خوؾ خوفه واسه زنت .

رو به ماما ن گفت : چرا زحمت کشیدی مامان .

مامان : زحمت چی مادر .

بعد از برداشتم وسایل داخل شدیم . زن دایی هم اونجا بود . کنارش نشستم و گفتم : احوال زن دایی ؟

خندید : خوبیم از احول پرسی شما .

من : ما که جویای حالتون هستیم .

زن دایی : بله داییت تعریؾ کرد که چقدر از راهنماییات فیض برده .

سپیده : ارمینو چرا نیاوردین ؟

من : هه مگه می اومد ... با فرهاد رفت شرکت که بعدم بره شهربازی و پیتزا فروشی .

سپیده : دیشب که اذیت نکرد ؟

مامان : نه چه اذیتی پسرم آقاست ... خوب مادر جون از خودت بگو درد نداری ویارت سخت نیست ؟

سپیده : نه خاله جون خوبم .

من : مامان تازه چهار ماهشه درد چی ؟

مامان پشت چشم نازکی کرد و گفت : خوبه خوبه همینم مونده تو یادم بدی .

خندیدم و رو به خاله که منارش نشسته بود گفتم : خاله جون ساؼر نیست ؟

خاله : نه عزیزم خونه است چطور مگه ؟

من : هیچی ... راستی خاله چی چیزی ؟

ایلیا : چی ؟

من : با خاله یگانه بودم خاله ایلیا .

همه خندیدیم .

خاله : چی می خوای بگی .

به پشتیه مبل تکبه دادم و گفتم : راستش واسه ساؼر یه خواستگار اومده .

ایلیا : چی ؟





من : نخود چی ، ماکاورنی پیچ پیچی .

خاله : خودش بهت گفت ؟

من : آره خجالت می کشید خودش بگه .


romangram.com | @romangram_com