#فرشته_نجات_پارت_51


خنده ام گرفت : اگه بهش نگفتم ؟

بردیا : جون ننت چیزی نگی بشا ؟

من : باشه این بار رو می بخشمت داداشی !

بردیا : قربون آبجیه گلم ... خدافظ .

من : بابای !

از جا برخاستم و پایین رفتم .

بعد از ظهر بردیا به دنبالم آمد و به همراه ساؼر و فرهاد به پارک رفتیم ... اون شب خیلی خوش گذشت

... برای شام هم به فست فودی که متعلق به یکی از دوستان بردیا بود رفتیم ...

* * * * *

تعطیلات تابستون تو یه چشم به هم زدن گذشت و مهر از راه رسید چهارم مهر ماه مثل بچه دبستانی ها

با شوق و ذوق آماده ی رفتن به دانشگاه شدم .

صبح زود ساؼر به دنبالم آمد و با هم به دانشگاه رفتیم . با کلی پرس و جو کلاسمان را پیدا کردیم . در

کلاس بسته بود و صدای فردی از داخل می آمد .

ساؼر : ای وای فکر کنم استاد اومده سر کلاسه !

من : خوب چرا می ترسی ؟ مگه جرم کردی چند دقیقه دیر اومی سر کلاسش ؟ ! سرتو بنداز پایین و

عین آدم بیا دنبالم .

و در کلاس کوبیدم و با آرامش وارد شدم . با ورودمان سرها به طرفمان چرخید .

هر دو سلام کردیم .

استاد که مردی جوان و فوق العاده خوش تیپ بود بود نگاهی به ساعتش انداخت و گفت : دوازده دقیقه

تاخیر داشتین خانوما !!!

ساؼر : ببخشید استاد دیگه تکرار نمی شه .





زدم تو پهلوش و نسبتا آروم گفتم : قولی نده که نمی تونی بش عمل کنی ؟!

چند تا پسری که جلو نشسته بودند شنیدند و زدند زیر خنده .

استاد با اخم گفت : ساکت ! تاتر تشریؾ نیاوردین اقایون !

یکی از آنها گفت : ببخشید استاد !

زیر لب گفتم : خداببخشه ننه !

ساؼر ریز خمدید .

من : ببخشید استاد بریم بشینیم یا بریم مامانامون و بیاریم ؟!

بچه ها زدند زیر خنده .

استاد : ساکت !

تودلم گفتم : ای درد و ساکت از همون موقع که اومدیم هی میگه ساکت .

استاد : بفرمایید بنشید خانم خیارشور !

به طرؾ صندلی های ته کلاس رفتیم وروی آنها نشستیم .

استاد : یه بار دیگه خودمو واسه دانش جوهای جدید معرفی می کنم ... راد هستم ... زبان اختصاصی

تون با منه .

سپس رو به ساؼر گفت : شما خانم ... ؟!

ساؼر از جابرخاست : امامیان هستم .

سری تکان داد : و شما ؟!

با من بود . بدون اینکه به خودم تکونی بدم گفتم : فرجود !

راد : بله ، در ضمن بار آخری هستش که بعد خودم کسی رو راه می دم تو کلاس .

ساؼر آروم گفت : به درک اسفل السافلین !

راد : چیزی گفتین خانم امامیان ؟

ساؼر : نه استاد با خودم بودم ...

راد : اگه خیلی یه هم صحبتی با خودتون علاقه دارین بذارین بعد از کلاس !






romangram.com | @romangram_com