#فریاد_بی_صدا
#فریاد_بی_صدا_پارت_45
شکلکی برایش درآوردم و پایین رفتم.
-مرسی رسوندیمون ماشین خفنیه یه شب دیگه هم از رفیقت قرضش بگیر بیا بریم دور دور.
رفیق را به عمد کشدار ادا کردم که خودش فهمید.
-چشم ما مخلص شما هم هستیم، اصلا میخوای رفیقمم بیارم انگار ندید خوشت اومده ازش!
تخس به فلش صورتی اشاره کردم.
-نمی ترسی بیارش!
ساجده هم که پیاده شده بود کنارم قرار گرفت.
-دستت درد نکنه هومن زحمتت دادیم.
-خواهش می کنم. اگه کارتون زیاد طول نمی کشه بمونم تا بیاید.
-ساجده دو ساعتی کارش طول داره تو برو، منم که تا چهار باید بمونم.
-تو چرا؟
-محل کارمه دیگه.
-مگه مطب نمیری؟
-نه دیگه دور بود استعفا دادم.
-عه عه چرا! من تازه میخواستم پارتی کنی بی نوبت دکتر دماغمو عمل کنه.
شوخی می کرد بینی اش بی نقص بود.
-نگران نباش اونجا حق آب و گل دارم هر وقت اراده کنی کاور تنت می کنم میخوابونمت رو تخت زیر تیغ آقای دکتر.
با صدا خندید، کلا زیاد می خندید.
-قول دادیا.
مچگیرانه دوباره به فلش صورتی اشاره زدم.
-دیدی گنج پیدا کردی!
در را که نیمه باز نگاه داشته بودم از دستم در آورد و از داخل کشید و بست.
-برو خانوم حق آب و گل دیرت شد.
romangram.com | @romangraam