#انتخاب_من_پارت_90
صنم : عمه پليس امده بايد بري اداره
: اوکي چرا هول کردي الان لباس ميپوشم و ميرم
صنم خواست بره بيرون که يک خانم پليس امد داخل اتاق و يه نگاهي بهم کرد يهوو ياد لباسم افتادم روتختي رو جلوم گرفتم
: هويي خانم اينجا طويله نيست که سرتو انداختي پايين امدي داخل اسمش اتاق حريم شخصي برووو بيرون
باعصبانت نگاهم کرد و رفت بيرون صنم هم درو بسه و رفت درست خانم بود اما خوب دلم نميخواست کسي منو با اين لباس لختي ببينه. در کمد رو باز کردم اولين مانتو و شلواري رو که به دستم امد کشيدم بيرون و انداحتم رو تخت، يکم عصبي بودم کسي حق نداشت اين طوري وارد اتاقم بشه حتي اگه پليس بود لباسامو عوض کرد و خودمو تو اينه ي قدي نگاه کردم يه مانتو ليموي بالا زانو، يه شلوار ارغواني پوشيده بودم . يه شال مشکي انداختم رو سرم و رفتم طرف دستشويي بداز انجام عمليات دستو صورتمو شستم و امدم برم اتاقم که اون خانمه گفت
خانم پليس : کجا ميري. ديگه قرار بري اداره ي پليس نه عروسي که ميخواهي بزک و دوزک کني
: شما از گشت ارشاد امدي
خانم پليس: نه از دايره قتل امدم
:مجوز ورود داري
خانم پليسه : نه
: پس برو بشين رو مبل تا من اماده شم بيام اگه نميتوني بفرمااا بيرون
رفتم تو اتاقم حرصم گرفته بود. موهامو بستم کرم ضدافتاب و يه رژ قرمز با کمي عطر رز زدم کيف و کفش مشکيمو برداشتم. از اتاق امدم بيرون
خانم پليس: نگاه چه ارايشي کرده واقعا که
ايييي حرصم گرفت
: شما انگار چشمات مشکل داره که رژ ساده رو کلي ارايش ميبيني،درضمن من فابريک خوشگل هستم نيازي به ارايش ندارم
امد طرفتم
خانم پليس: دستتو بيار جلو
با تعجب دستامو بردم جلو که ديدم ميخواد دستبند بزنه دستمو کشيدم کنارم
: ميخواهي چکار کني مگه مجرم گرفتي
خانم پليس : ميخوام دستبند بزنم انگاري مجرم هستي يه مجرم زبون دراز زود دستاتو بيار جلوو تا خشونت به کار نبردم
دستامو بردم جلو تا خواست دستبند بزنه اون اقاا پليس که تا الان ساکت و نظارگر بود گفت
romangram.com | @romangram_com