#انتخاب_دوم_پارت_99
يعني جون دادم تا آووردمش بالا.زنگ درو زدم.
بازنکرد.هرچي واستادم باز نکرد.با مشت به در کوبيدم.
دستمو گذاشتم روي زنگو بر نداشتم.
بعد مدتي خونسرد دروباز کرد
-چرا باز نميکني؟2ساعته دارم زنگ ميزنم
شونه بالا انداخت و گفت:دستم بند بود
ورفت.زير لب غر زدموچمدونو کشون کشون به اتاق بردم.لباس آستين بلند سياهي برداشتمو با يه شلوارک سرمه اي پوشيدم.
آخيييش ...چي بود اون لباسا.
داشت با تلفن حرف ميزد.فقط چند کلمه شنيدم:نه...با اين حساب نميتونم کارکنم حميد...باشه...خودت جمعش کن...نقشه هاي کوزو24هم دادم حسام ...آره بگير ازش
يعني توخونه مي مونه؟
هيجان لبخندي رو لبام آوورد.خاک بر سرت يلدا که اين آدم قاتل زنجيره ايم باشه باز دوسش داري...آخه مگه دوست داشتن الکيه؟که امروز دوسش داشته باشم فردا نه!دوست داشتن واقعي با هيچ نفرتي پاک نميشه...اونايي که تا طرف اذيتشون ميکنه ميگن ديگه دوسش ندارن ،عاشق نيستن...والا...اصلا وحيد هرچي بيشتر اذيت کنه من بيشتر ميخوامش...اگه وحيد منو اذيت نکنه که وحيد نيس...ميشه اين پسراي سيب زميني پشندي که فقط بلدن بگن چشم عزيزم...والا...مرد باس ديوونه باشه...مثل آقامون
ريز ريز ميخنديدم.
رومبل روبه روش بودم.هنوز داشت حرف ميزد.چه ژستي هم ميگيره.
با انگشت اشاره ي دست راستش گوشي رونگه داشته و اخم کرده.
موهاشو نگاه...شلخته.چطوره بهش پيشنهاد بدم موهاشو شونه کنم...تايه فرجي بشه يه دستي تو اين موهاش ببرم...اونم گفت باشه عزيزم،حتماااااااااااااااااا
تلفنشوقطع کردو باهمون اخم گفت:چيز خنده داري توصورتم ميبيني؟
باهمون خنده ي ريز گفتم:آره خب...صورتت کلاچيز خنده دار زياد داره
چپ چپ نگام کردو کنترل دستش گرفت
romangram.com | @romangram_com