#انتخاب_دوم_پارت_100

-ميگما...حالاکه موندگار شدي يکم براي خونه خريد کن...نگرانم از کميته امداد بيان براي کمک ،بده جلو درو همسايه.
ازگوشه ي چشم نگام کردوگفت:اون گوشيرو بيار
-مگه پاتم چلاق شد؟!
درحالي که بلند ميشدگفت:اگه همه قد تو اينقدر رو داشتن سنگ رو سنگ بند نميشد تو اين مملکت
بازم خنديدم.چقدر خوب بود که دستشو شکستما...حداقل اين يه هفته يه دل سير نگاش ميکنم و وقت ميگذرونم
دوباره نشست همونجاواز روي يه کارتي شماره گرفت
دستمو زدم زير چونه ام وبه هيزي ام پرداختم.
حتما از اينکه نميتونست بره حموم کلافه بود.آخه برعکس من تنبل هر روز ميرفت حموم.
ماهي اي بود براي خودش
زنگ زد به يه سوپري و يه ليست بلند بالا داد.ازش شماره يه سوپر پروتئينم گرفتو پشت بندش به اون زنگ زد.
-بگوپاک شده باشه هااااا
چپ چپ نگام کردوگفت:لطفاهمه از اين بسته بندي ها باشه باز نميخوام...بله بله ممنون
-من هلو ميخوام...ميوه ام ميشه تلفني سفارش داد؟
وحيد-بسه ديگه پررونشو.
-ايشششش...خودم ميخرم...خسيسو الدوله
بلند شدمورفتم آشپزخونه ظرفاي تو سينکو شستم.
طولي نکشيد که زنگ درو زدن.
ديدم تکون نميخوره خودم آيفونوجواب دادم.

romangram.com | @romangram_com