#انتخاب_دوم_پارت_85

-گمشوبيرون والاجيغ ميزنم
سعيد-جيغ؟ببين اصلا به جيغ مي رسه؟
به سمتم حمله کرد.چاقو رو دستم نديده بود.دستشو انداخت دور کمرم که با آخرين توان چاقو رو زدم تو پهلوش.فکر ميکردم الان از اين چاقو کنداست اما تيز بود.
همينکه پهلوشو با دست کردم گرفت دوباره جيغ زدم
باعصبانيت داد زد-پدرتو در ميارم...رومن چاقوميکشي؟
حتما خيلي عميق بودکه اين با اين هيکل داشت به خودش ميپيچيد...از ترس داشتم سکته ميکردم.ميلرزيدم.
باهمون حالت دوييد سمت در.همينکه رفت باهمون نيمه جونيم مانتو تنم کردمو گوشيمو برداشتم باسوييچ ماشينودر خونه ارو هلهلکي قفل کردم.
باهمه ي انرژيم سعي کردم تندبرونم تا از محلمون بيام بيرون
کجا ميرفتم؟خونه ي فريد؟نه...اگه ميفهميد سعيد اين کاروکرده ميرفت دعوا...اونوقت معلوم نبود اون هيچي ندار چه بلايي سرش مياوورد.
کنار اتوبان توقف کردم
برم خونه ي وحيد؟اونم که آماده است واسه تحقير
پس برم کجا؟
اشک بود که از چشمام ميريخت.کاش پسر بودمو ميتونستم حداقل تو ماشين بخوابم،اگه باز چند تا معتاد ميريختن سرم چي؟
بهتره برم پيش همون وحيد...تحقير بشم بهتره تا اينکه گير معتاداي خيابوني بيفتم...
طبق معمول با سرعت 40 تا ميرفتم.ساعت 12 بود
نگهبان ساختمون باديدنم درو باز کردوماشينو بردم پارکينگ
جلوي در دو دل ايستاده بودم.هيچ صدايي نميومد.100%وحيد خواب بود.والا صداي اون آهنگ رو اعصابش ميومد
زنگ زدم.

romangram.com | @romangram_com