#انتخاب_دوم_پارت_181
فرشاد-همش خوابه
نسيم باخنده از روي اپن خم شدوگفت:مثل مادرش تنبله مامان جان
-نه بابا...به من رفته بود الان جيغش هوا بود
نسيم-دارم خورشت بادمجون درست ميکنم...دوس داري ديگه؟
-اگه نسوزه آره
نسيم-بيشين بابا.
-فريد دير نکرده؟
نسيم-مياد...ميوه ميخوري؟
-نه
روبه فرشادگفتم:چي ميکشي خاله؟
نقاشيشو بالا گرفتوگفت:منم ميخوام مامان ني ني بياره تا بتونم باهاش بازي کنم...همين شکلي باشه خوبه؟
ديدم يه مرد گنده و يه زن مو قرمزکشيده.وسطشونم يه پسر بچه که يه بچه کوچولو دستشه
-حالا داداش دوس داري يا خواهر؟
شونه بالا انداخت و گفت:دخترباشه زياد ميخوابه دوست ندارم...پسر بهتره
نيم وجبي چه حرفايي ميزنه...بسکه اين فريد باهاش منطقي حرف زده مثل آدم بزرگا شده
فرشاد-باباگفته هرمدلي ميخوام نقاشي کنم تا بره بخره بياره
با چشماي گرد گفتم:چيو بخره؟
فرشاد-بچه ديگه
romangram.com | @romangram_com