#انتخاب_دوم_پارت_153
مرتيکه اجنبي چه چرتوپرتي ميگه
وحيد-انگار شما اومدين چشموچال همسر منو ببينين تا تابلوهارو
مهيار بالبخند گفت:اوه نه جسارت نکردم...فقط نظرمو گفتم
وحيد همچين اخم کرده بود من ترسيده بودم چه برسه به اين ژيگول
وحيد-بهتره بريد تابلوهاتونو ببينين
رسمي ترِهمون گمشو برو تا لهت نکردم بود فکر کنم
مهيار بااجازه اي گفت و رفت
-اينجا چيکار ميکني؟
وحيد-مشخصه با جون و دل تابلوهارو به فروش ميذاري
-بس کن وحيد...4 نفر ميبينه برام بد ميشه...
وحيد-پس بيا بريم تا 40نفر آدم نديدن
-من وسط کارمم...کجا بيام؟
وحيد-ساعتو ديدي ديگه؟8شبه
-خب...طول ميکشه ديگه...درمورد تابلوها توضيح ميدم
وحيد-در مورد تابلوها توضيح ميدي يا واسه اينو اون عرض اندام
-وحيد باز شروع نکن.
وحيد-مگه دکتر نگفت استراحت بايد کني.از صبح اينجايي
-آهان...پس بگو.براي بچه ات نگران شدي...چک دارم ميفهمي؟توميخواي پولشو بدي؟
romangram.com | @romangram_com