#انتخاب_دوم_پارت_134

سرگرد-بشين ببينم آقا
فکر کنم سرگرده حالش گرفته شد نتونست جاي کبوديارو ببينه
-ببينين جناب سروان...تعادل نداره
سرگرد-سرگرد خانوم سرگرد...شمام بشين سرجات
-من نميرم خونه اشا...گفته باشم
وحيد-غلط ميکني
-اونو که تو ميکني...اصلا ببين جناب...سرگرد.من و اين آقا اقدام به طلاق کرديم...چرا بايد برگردم خونه اش
وحيد-اون رومو بالا نيار يلداها
-تو دو ورت يه جوره...من خونه ات نميام
عصبي چنگي تو موهاش زد.زرين با سرگرده پچ پچ کردو بعد مدتي سرگردگفت:هردوتون تعهد ميدين...نه شما بدون اذن همسرتون بيرون ميريد نه همسرتون حق آسيب رسوندن به شمارو دارن
-من تعهد اين آقارو قبول ندارم.ببينين...
بازژست باز کردن دکمه امو گرفتم که وحيد بلند شد سرگرده ام داد زد:بشيننننننن...ميدم ببرنت بازداشتگاها...
خدايي ترسيده بودم.اي خدا منو بکشه که دست از کرم ريختن بر نميداشتم
سرگرد-خانوم شمام بشين اينقدر دعوا راه ننداز
-به من چه اين ديوونه است
خود سرگرده ام خنده اش گرفته بودانگار.خيلي جلو خودشو گرفت.يادم باشه وحيد رفت نشونش بدم رو دلش نمونه.
وحيد اينقدر چنگ ميزد به موهاش آدم فکر ميکرد الانه که همه اش کنده شه
سرگرد-بيايد اينجارو امضل کنيد تموم شه

romangram.com | @romangram_com