رمان انتخاب دوم

#انتخاب_دوم_پارت_127

نسيم-فريدم الانا ميرسه
رفت آشپزخونه...فرشاد روميز سالن نقاشي ميکشيد.
باشربت برگشت و گفت:چرا رنگت پريده يلدا؟
-از دادگاه ميام
ابروهاشو داد بالا و گفت:تموم شد؟
-نه هنوز
شربتو خوردم.منتظر بود ادامه بدم اما ساکت شدم.
مدتي گذشت که فريد هم اومد.اونم مثل نسيم تعجب کرد
فريد-عجبه
-واي فريد غر نزن...امروز ظرفيت تکميلم
فريد-خيله خب بداخلاق
اومدم جواب بدم گوشيم زنگ خورد.وحيد بود.
-چيه؟
صداي دادشو مطمئنا فريد اينام شنيدن:کجايييييييي؟
-به تومربوط نيست
وحيد-سگم نکن يلدا...ميگم کجايي؟
هنجرش داشت پاره ميشد از بس صداش بلند بود
-مگه نگفتي مال يکي ديگه است؟پيش همون يکي ديگه ام

romangram.com | @romangram_com