#اجبار_اختیاری_اختیار_اجباری__پارت_47
-اما...
اخماش رفت تو هم و گفت:
-تو مگه خونوادت واست عزیز نیستن؟پاشو برو!
-نـــــــــــه!
-چی نه؟
-من امروز آمادگیشو ندارم.
-به درک!
عصبی گفتم :
-یعنی چی به درک؟نظر من مهم نیست؟
یقمو گرفت و منو کمی بالا آورد و از لای دندونای بهم فشردش گفت:
-در حال حاضر، اصلا مهم نیست!
ولم کرد، لباسمو مرتب کرد و گفت:
romangram.com | @romangram_com