#اغوا_شده_پارت_9


کاموس: اونطوری که فکر میکنید من آدم خلافکاری نیستم

یگانه: دقیقا میشه بگید، چی هستید که یه مثل یه فراری تحت تعقیب باهاتون برخورد میکنن؟

کاموس: زمانی بوده که خودم دنبال چنین آدمایی بودم (سرش رو به زیر میندازه و عمیق به کیف پولش خیره میشه )

یگانه: من متوجه منظورتون نمیشم ولی دلمم نمیخواد اینجا باشید که جون پسرم به خطر بیوفته

کاموس: منم نمیخوام اونقدری اینجا بمونم که باعث این امر بشم

یگانه : ولی همین الانشم تو ما رو برای سکوت تهدید میکنی، اسلحت رو به سر پسرم نشونه رفته بودی

کاموس: بیا به این نگاه کن (کارتی رو از تو کیف پولش خارج کرد و رو به روی زن گرفت )

یگانه: این چیه ؟ نکنه باید از رو کارتتون بفهمم چی........

با دیدن کارت کاموس و اسم پلیس، سکوت تو خونه حکم فرما شد ،به آرومی روی صندلی نشست ولی هنوزم نگاهش به کارت خیره بود

یگانه: این چطور امکان داره؟ یه پلیس چطور میتونه فراری باشه؟ اونم از قانون، مگه تو خودت مدافع قانون نیستی!

کاموس: سالها برای قانون و عدالت جنگیدم ......ولی هعی.....شامل حال خودم نشد

یگانه:چی.....یعنی چی؟

کاموس: من پلیس بودم ولی ....(تکیه اش و از روی دیوار برمیداره و به سمت پنجره حرکت میکنه)

یگانه دست سپهر رو محکم گرفته بود و منتظر به کاموس خیره شده بود ،استرس سرتا وجودش رو گرفته بود

کاموس: من یه پلیس قاتل نیستم ،نترس.

romangram.com | @romangram_com