#اغوا_شده_پارت_32
یگانه:سطل آشغال
کاموس: حیفه بابا، خواستگارت زحمت کشیده
سپهر :چه پیشنهادی دارید؟
کاموس: منو مادرم همیشه با میوه های پلاسیده پای درست میکردیم .دوست داری یادت بدم ....البته مطمئنم که مادرت هیچ بویی از آشپزی نبرده (با لبخندی خبیث به یگانه خیره شد)
یگانه :کوفت ،کی گفته من آشپزی بلد نیستم
کاموس:از آشپزی این چند روزت دیگه
سپهر :مامان یکم میتونی حقو بهشون بدی
یگانه:حسابت رو میرسم سپهر
کاموس: خب دیگه سپهر بیا به مادرت ثابت کنیم مردا چیکارا بلدن
صحنه چهارم
در آشپزخانه سپهر درحال شستن میوه ها بود و کاموس مواد کیک رو اماده میکرد
سپهر: میتونم سوالی بپرسم
کاموس:آره حتما
سپهر: عشق چجوریه
کاموس :پسری به سن تو چرا باید این سوال براش پیش بیاد که عشق چیه؟
romangram.com | @romangram_com