#اغوا_شده_پارت_24


سپهر: پس تفاوتی نمیکنه ....منم ترجیح میدم انرژی هدر ندم

کاموس: چند وقته میدونی؟

سپهر: خیلی وقته

کاموس: بابات بهت گفته!

سپهر: چه فرقی میکنه ،من خیلی وقته میدونم همسایمون مادرمه

کاموس: به مادرت گفتی؟

سپهر: چه دلیلی داره به کسی که سالها ،وقتش ،جوونیش و محبتش رو پای من گذاشته بگم ......اصلا چی باید میگفتم ! که ببخشید خانم شما که نمیتونستید بچه دار بشید چرا منو از خانوادم جدا کردید، یا ممنونم که بزرگم کردید تا اونا نتونن منو سر به نیست کنن...فراموشش کن ،الان بیرون بودم

کاموس: خب چی دستگیرت شد

سپهر: میدونن اینجایی برای همین تعدادشون بیشتره و تو روستا پخش شدن،فکرنمیکنم به این زودیا بتونی در بری

کاموس: اون پست فطرت ول کن من نیست

سپهر: مشکلت چیه؟ از چی فراری؟.......بهر حال به خودتون مربوطه ،لطفا مادرم رو اذیت نکن

کاموس: من کاری باهاش ندارم

سپهر: داشتی بهش صدمه میزدی

کاموس: نمیخواستم اینطوری بشه

سپهر : دوست ندارم ،گذشته ای رو پیش بکشم که باعث سرافکندگی بشه . فکرکن یه خواهشه

romangram.com | @romangram_com