#اعدام_یا_انتقام
#اعدام_یا_انتقام_پارت_85
هیچی حالیتون نمیشه!
هیچ حیا و شرفو آبرویی مدارید!
چند روزه هرچی خونه اتون زنگ میزنم بهم جواب سر بالا میدن
خط موبایلتم که از وقتی طلاق گرفتی عوض کردی!
کلی پاپیچ مامانت شدم تا حقیقتو گفت!
بیچاره خون گریه میکرد از دستت!
اینه رسمش!
من به جهنم!
سهیلم هیچی!
حداقل احترام مادرتو نگه میداشتی!
این مرد چی داره که از همه کست گذشتی؟!
چی باعث شد ایجوری براش بال بال بزنی؟
دلیل طلاقتم که معلوم شد!
منو بگو غصه ام بود میگفتم " بهار طاقت دیدن سهیلو تو این وضعیت نداره "
نگو خانم سرش جای دیگه بند بوده!
امروزم اومد این حرفا رو بزنم تا تو گلوم عقده و غده نشه!
و یه خبر دیگه!
تا دو روز دیگه سهیل آزاد میشه!
آره پسرم بخشیده شد!
بالاخره دعاهام اجابت شد
خدا جواب دل شکسته امو داد!
چیه؟ چرا ماتت برده؟!
باور نمیکنی؟
خب حق داری!
فکر کردی میمیره، گفتی تا تنور داغه بذار برم سراغ یکی دیگه که بی شوهر نمونم!
باز به اون مرده که دلش سوختو رفت رضایت داد!
تو که حسابی رو سفیدمون کردی تو فامیل با این کارت!
باز به غیرت اون!
دختره ی بد کاره ی ...
مثل بید میلرزیدم
من حقم نبود
نه، حقم نبود
حق ندارن با من این کارو بکنن!
مگه من چکار کردم که مستحق این همه ناسزام؟
اونم از کسی که روزی مادرم بود!
دستای لرزونمو به گوشم گرفتم که نشنوم حرفایی که به ناحق زده میشد!
کاش میتونستم بگم
بگم آی مردم!
من!
بهار!
مجبور شدم برای رضایت گرفتن خودمو پیشکش کنم!
پیشکش مردی که هنوز عزا دار زنشه!
و خودمم که هنوز عزا دار عشقم!
نمیدونم چقدر از لرزیدنو نشنیدم میگذشت که دستای قویی به دورم حلقه شد
تو حصار دستاش بدن یخ زدم، گرم شد!
لرزشم کم شد!
احساس امنیت کردم
صداها برام واضح شدن و شنیدم کلام محکمشو که گفت:
- مواظب حرف زدنتون باشید
اجازه نمیدم به همسرم توهین کنید!
- همسرم؟
یه جوری حرف میزنی که انگار من این دختره رو نمیشناسم!
برو آقا، نمیخواد منو سیا کنی!
همسرم!
چه رویی هم دارن!
جلو چشم من بغلش کرده!
به مادری نگاه کردم که باعث شده بود چشمای به اشک نشستم تار ببینتش!
به مادری که دیگه نمیخواست مادرم باشه!
به مادر سهیل!
به زنی که روزی به مهربونیش قسم میخوردم!
سرمو روی سینه ی علی گذاشتم
فعلا امن ترین جا برام اینجاس!
صدای تپشش بهم آرامش میده!
مادر سهیل رفت
romangram.com | @romangraam