#اعدام_یا_انتقام
#اعدام_یا_انتقام_پارت_19
- یه کم؟ اگه یه کم بود پس چرا گلمو پرپر کرد؟
و دوباره صدا و شانه هایش لرزید
معلوم بود که برای نریختن اشک مقاومت میکنه
- مریــــم! خانومم! کجایی تو الان؟
قدمی جلو رفتم
- آقا؟ ... ما واقعا متأسفیم ... راستش ...
- متأسفین؟ هیچی نگین تا همینجا خودم قصاصتون نکردم!
مأموری جلو اومدو به سهیل نگاه کردو گفت:
- ببینم چی زدی؟
سهیل هراسون گفت:
- هی ... هیچی آقا!
- هیچی، پس اون الکلی که تو آزمایشت بوده چیه؟ اونم با اون درصد؟
- اش.. اشتباه شده!
- اشتباه؟ پس بوی گندی که از دهنت میاد چیه؟
- من چیزی نخوردم!
- دروغ فایده نداره
نگاهی به من کردو گفت:
- چه نسبتی با هم دارین؟
- همسرشم!
- همسرش یا دوست دخترش؟
- معلومه، همسرش!
- شناسنامه تونو ببینم!
عصبانی تر ازهمیشه، با لحن بدی، مثل لحن خودش گفتم:
- مراقب حرف زدنتون باشید، این موقع شب شناسنامه ام کدوم گوری بود که ببینین؟
- درست حرف بزن دختر! وضعیت این پسره که معلومه، تو هم با این سرو وضع و این حرف زدن ...
سرشو تکون دادو نچ نچ کرد، با داد گفتم:
- سرو وضعم چشه؟ چه مشکلی داره، تو به جایی که بخوای مدل لباس پیشنهاد بدی به کارت برس!
حسابی تو پرش خورد
ابروهاش تو هم گره خوردو داد زد:
- رستمی!
سربازی جلو اومدو ادای احترام کرد
- بله قربان؟
romangram.com | @romangraam