#اعدام_یا_انتقام
#اعدام_یا_انتقام_پارت_147
تک تکشو حفظ بودم
جز اين نميتونست باشه
تازه خوشحالم شدم که على حسى بهم نداره
اگه دچار احساسات ميشد ناراحت ميشدم
نميخوام
هيچ وقت نميخوام قلبم براى کسى بجز سهيل بزنه!
روزها ميرنو زمستون از راه رسيده
از زمستون خاطره زياد دارم
يادش بخير
اين موقع زمان امتحانا بودو سهيل هميشه تو سالن منتظرم بود چا بعد از امتحانم بگه
خوب دادى؟
و من با بد جنسى بگم
خراب کردم
از بس ديشب زنگ زدى نذاشتى بخونم
از ياد آورى اون روزها لبخندى رو لبم ميشينه
از اظهار شرمندگى سهيل، براى خراب شدن امتحانم..
از قربان صدقه رفتناش
از اخمى که رو صورتم بود و قهقه ى دلم
از شکر خدا کردن هام براى داشتن سهيل
چى شد که به اينجا رسيديم؟
واقعا چشم و نظر بود؟!
اولين. برف زمستون شروع به باريدن کرده
گوشيمو رو آهنگى که مى خوام تنظيم ميکنمو گوش ميدم
برف، برف، برف ميباره
قلب من امشب بى قراره
برف برف برف ميباره
خاطره هاتو يادم مياره
تا دوباره صدامو درا ه
يادش به خير
پارسال مثل امروز بود با سهيل رفتيم توچال
چقدر برف بود
چقدر هيجان بود
romangram.com | @romangraam