#دوسه_تا
#دوسه_تا_پارت_56


باشه مامان امدم

قبل از این که تیام اینا سوار ماشین بشن من در عقب و بازکردم درازکشیدم گوشی تیامو برداشتم خاموش کردم

مال ستاره هم دست من بود خاموشش کردم با گوشی خودم به مامان پیام دادم گفتم:سلام مامانی رفتم فضولی بابای.

تیام اومد سوارشد ستاره هم جلو نشست صداآهنگو زیاد کرد گازداد.

تیام:دیدی بالاخره مال خودم شدی میدونی چقد انتظارکشیدم

ستاره:تومیدونستی من قبلا عاشقت بودم اما وقتی فهمیدم که یکی دیگه رو میخای چه زجری کشیدم گفتم فراموشت میکنم اما نشد

تیام: من فقط تورومیخام بفهم میدونی چقد این چندوقت اذیت شدم که نکنه ستاره منو نمیخاد اگه جواب منفی بده چیکارکنم

تیام دست ستاره روگرفت گذاشت رودنده خودشم دستشو گذاشت روش

(اوق حالم بهم خورد این کارا چیه آخه)

تیام:بریم یه غذایی چیزی بخوریم من خیلی گشنمه میخام اولین غذامو باخانومم بخورم

ستاره باخنده نگاش کرد گفت: بریم

(البته باخواهرتم باید غذا بخوری دیگه تنها تنها نمیشه که)

تیام نگه داشت گفت:خانومم وایسا اینجا برم یکم خوراکی بخرم بعد بریم یه چی بخوریم

ستاره:باشه آقا

(آیی حالم بدشد چندشا)

تیام رفت با دست پربرگشت راه افتاد سمت یه رستوران نگه داشت .

تیام پیاده شد دروبازکرد رفت سمت ستاره دروبراش بازکرد خاست دروقفل کنه گفت :خانومم وایسا گوشیمو جاگذاشتم اومد هرجا رو گشت پیداش نکرد کلشو کرد زیرفرمون رفت سمت داشبورد منم دیدم حواسش نیست دروبازکردم آروم امدم بیرون رفتم پشت درخت قایم شدم

تیام:هرچی دنبال گوشیم میگردم نیست

ستاره:آقایی شاید خونه جاگذاشتی بیا بریم الان که لازم نداری

تیام :نمیدونم بریم عزیزم

تا رفتن تو رستوران من رفتم روصندلی نشستم پشتشون بودم.

صداشون میشنیدم. تیام: دوتاپیتزا مخلوط سفارش داد

منم همینو سفارش دادم .

نشستم خوردم گوشمم باهاشون بود دیدم بلندشدن برن

نمیشه که من حساب کنم رفتم به مرده گفتم آقا پول منو ازاون آقا بگیر بعدشم تند رفتم سمت ماشین دروبازکردم درازکشیدم عقب.(راستی میخاین بدونین چطورمیرم توماشین باید به عرضتون برسونم که ازکلید ماشینش یکی دارم بله ما اینیم)

تیام:وا چرا بایو مال اون طرفو حساب میکردیم اصلن کی بود

ستاره:آخه چرا دعوامیگیری اعصابتو خوردمیکنی عزیزم

تیام:آخه دیدی چی گفت مرده میگه اون میزه خانومی نشسته بوده گفته ازمن پول بگیره آخه چرا

ستاره:حالا ولش کن شاید پولی نداشته گدا بوده ثوابه خودتو ناراحت نکن

(گدا خودتی)

دیگه وقتش بود خودمو نشون بدم.

امدم بیرون با صدابلند گفتم:گداخودتی وشوهرت وعمته دختره پروبیام بزنمت ناقص شی

ستاره رفته بود توشک خجالتم کشید

تیام:تواینجا چیکارمیکنی

عزیزم کورین منو نمیبینین من ازاول اینجا بودم

romangram.com | @romangraam