#دوسه_تا
#دوسه_تا_پارت_55
تیام:من میدونمو تو دختره پرو
دوید سمتم
الفرار اون بدومن بدوتند رفتم اتاقم دروبستم
بامشت افتاده بود به جون در
تیام:بازکن درو
تیام درخواب بیند پنبه دانه
تیام:بازکن ببینم کاریت ندارم
مگه میشه کاریم نداشته باشی بیام منو میکشی بعدقاتل میشی واعدام میشی وفاتحه
رفتم روتخت درازکشیدم تیام دید بازنمیکنم بیخیال شد رفت
منم خابم برد پاشدم دستو صورتمو شستم آرایش خوشگل کردم لباسای خوشگلمو پوشیدم رفتم پایین نشستم روصندلی
سلام کردم دیدم تیام ازماجرا دیشب عصبیه جلو بابا اینا هیچ نمیگه بابا اینا حاظرشدن تیام رفت تا لباساشو بپوشه وقتی چشمم بهش افتاد
به به چه داداشم خوشگل وخوشتیپ شده وای دارم تنها میشم تیام بره سربه سرکی بذارم من
مامان:فداپسرم بشم ماه شده برم برات اسفند دود کنم مادر
اخه مامان کی اینو چشم میزنه اخه
مامان:خبه خبه پسرم یه دسته گل شده
منم آروم گفتم توتعریف نکنی کی بکنه
باباشنید زد زیرخنده
تیام سوارماشینش شد منم با بابا اینا نشستم رسیدیم محضر ستاره ودوتا دوستاشم امدن روبوسی کردیم نشستن این دوتا کفترعاشق روصندلی
حاج آقا:بسم الله الرحمن الرحیم عروس خانوم ستاره احمدی آیا وکیلم شمارو به عقد دائم تیام محمدی دربیاورم وکیلم
من گفتم عروس رفته گل بچینه گیلی گیلی
حاج اقا:برای بازدوم عرض میکنم آیا وکیلم شما رو به عقد دائم تیام محمدی دربیاورم
یکی ازدوستاش گفت عروس رفته گلاب بیاره
همه دست زدیم خیلی خوشحال بودم برای داداشم ودوستم.
حاج آقا:برای بارسوم عرض میکنم آیا وکیلم شمارو به عقد دائم تیام محمدی دربیاورم وکیلم
اون یکی دوستش گفت عروس زیرلفظی میخاد.
تیام یه دستنبد داد بهش
ستاره: با توکل برخدا وپدرومادرم که پیشم نیستن وبا اجازه بزرگترا بله
گیلی گیلی دست هوووو
دلم رقص میخاست حیف جاش نیست
تیام حلقه رو دست ستاره کرد ستاره هم همینطور
ظرف عسل و بردم گرفتم سمتشون ستازه انگشتشو به عسل زد جلو دهن تیام گرفت واونم خورد
به ستاره یاددادم این موقع گازبگیره
تیام انگشتشو به عسل زد اورد جلو دهن ستاره اونم نامردی نکرد چنان انگشت داداشمو گازگرفت فک کنم قطع شد تیام سرخ شده بود همه زدیم زدیرخنده یه چشمک به ستاره زدم اونم خندید ولی یکم نگران تیام شده بود
ازمحضر امدیم بیرون مامان گفت به تیام که با ستاره برن بیرون منم که میشناسین فضول منظورم(کنجکاوه)
مامان:تینا بیا بریم مادر
romangram.com | @romangraam