#دوسه_تا
#دوسه_تا_پارت_54
ستاره دروزد رفتیم تو
دیدم به به چه خوشگل کرده
ستاره:سلام خوش آمدین بفرمایید
مامان:سلام عروس گلم ممنونم دخترم
بابا:سلام دخترم
به به زن داداش خلم چطوره
تیامم یه سلام گفت نشست (مثلا)خجالت کشید خخخ
نشستیم عروس خانوم با شربت آلبالو خنک امد اول به بابا تعارف کرد بعدش مامان ومن آخرم تیام خله
خوردیم خدایی چسبید بعد این همه که توراه بودیم(نه که من بیدار بودم خخ)
صحبتا شروع شد چون به غیرازستاره کسی نبود همه روباستاره حرف زدیمو حل کردیم خداروشکر هیچ مشکلی نبود
مهریه 600تا شد
جهازم مامان گفته بود چون کسی نیست خودمون میخریم
ولی ستاره نذاشت گفت چیزایی که دخترباید بیاره من حتما میارم درسته کارمیکرداما سخت بود هرکارکردیم پشیمون شه نشد مامان یه انگشتر نشون دست ستاره کرد
قرارشد فردا بریم محضرعقدکنیم پیش دوست بابا بعدم عروسی بگیریم
پاشدیم رفتیم توماشین تا بریم خونمون
سوارماشین که شدیم زودرسیدیم اخه راهی نیست تیام پیاده شد درو باز کرد بابا امد داخل ماشینو پارک کرد.
منم راحت
رفتم تو رومبل دراز کشیدم چشام روهم بستم
تیام:یکم کمک نکنیا خسته میشی
باشه مرسی که به فکرمی
تیام:خیلی پرویی تو
ازتویادگرفتم دیگه
تیام:زبونت بیست و چهارمتره خجالت نمیکشی
نقاشی بلدنیستم که خجالتو بکشم بعدشم همینه که هست
تیام:اعصاب ندارم تینا بس کن
اعصاب نداری برو تیمارستان پسره بز تو مثلا داری زن میگیری آدم نمیشی چرا
با صدای بلندصداکردم
ماماننننن بیا اینجا تا پسرتو نکشتم
.
مامان:بازمثل موش و گربه افتادین به جون هم دودقیقه نمیشه تنهاتون گذاشت مگه بچه این
مامان به این پسره بز بگو دست ازسرم برداره وگرنه شل وپلش میکنما
مامان:باداداشت درست حرف بزن بزیعنی چی
مامان جون بزنمیدونی چیه ببین روبروته یه نوع(حیوون) فقط مطمئنین ستاره اینو میخادشاید زورش کرده اخه تیام دوروزه اونو دیوونه میکنه
مامان:بی ادب نشو تینا ازدست شما دوتا خیلیم دلش بخاد بعدشم رفت
تیام ببین حیف مامان نذاشت وگرنه چنان میزدمت صدابزبدی
romangram.com | @romangraam