#دوسه_تا
#دوسه_تا_پارت_50
والا راست میگم قبلا هرکارمیکردم یکم بخوره نمیخورد الان واسه من جوجه سفارش میده ایی
غذارواوردن داشتیم میخوردیم قیافه تیام باحال بود یواشکی ازش فیلم گرفتم.
بعدگفتم:وای تیام به زور چرا میخوری دوست نداری نخور ستاره ببین داداشمو چیکار کردی بیچاره داداشم
هرچی ستاره میگفت یه چی دیگه سفارش بده نمیداد مثلا میخاست ثابت کنه که دوست داره.
منم نامردی نکردم همونجا فیلمو گذاشتم اینستا:زیرش نوشتم وقتی جوجه دوست نداری به زور مجبوری به خاطر کناریت بخوری.
بچه ها اینستا فیلم جدیدرو ببینین چقد باحاله همه گوشیا رو دراوردن زدن زیرخنده.
فقط ستاره خجالت کشید تیاممم با عصبانیت نگام میکرد.
داشتم میمردم ازخنده.
غذامونوکه خوردیم دیدم تیام رفت دسشویی گفتم وای شروع شد
بچه ها گفتن چی
گفتم تیام وقتی جوجه بخوره همش حالش بدمیشه میره دسشویی.
ستاره:همش تقصیرمنه ببخشید تینا بخدا نمیدونستم من فکر میکردم شوخی میکنین
عیب نداره تقصیرتونیست مقصرخودشه باید یاد بگیره وقتی میدونه نمیتونه نکنه مجبورش نکردن که
تیام رنگش زرد شد بچم مجبورشد یه باردیگه غذا بخوره البته نه جوجه قیمه سفارش داد مارفتیم بیرون تا غذاشو بخوره بیاد به ستاره گفتم: پیشش بمون گفت:نه اجی تقصیرمن بود بزارراحت غذاشو بخوره
منم دیگه هیچی نگفتم تیام هم بهمون اضافه شد
یکم گشتیم
گفتم:بچه ها بیاین عکس بگیریم.
منو ،فاطی،مری،ستاره وایسادیم تیام ازمون عکس گرفت
یه جا پسراهم امدن کنارمون همه بودیم
تیام وستاره و کنارهم نشوندم ازشون عکس گرفتم یه چندتا سلفی درمدل های مختلف گرفتیم چندتا هم مسخره بازی دراوردیم
رفتیم داخل قلیون سه تا سفارش دادیم
سیب یخ،آدامس دارچین،دوسیب آلبالو
من و مریم،فاطی سیب یخ و گرفتیم
پسراهم دوسیب آلبالو
تیام وستاره هم آدامس دارچین یه موقع ها هم عوض میکردیم
میکشیدیم ومیخندیدیم ازخاطره هامون میگفتیم
که نوبت من شد.
بچه ها دانشگاه کلاس داشتیم نشستیم روصندلی تا استادبیاد کنارمن مریم و فاطی نشسته بودن من سرکلاس با یه پسره لج بودم همیشه دعوامون میشد منم برا اینکه تلافی کنم روصندلیش چسب ازاون قویا ریختم راستش مطمن بودم اینجا میشنه عادتش بود نشست اصن متوجه نشده بود استاد که درسش تموم شد وسیله هامونو جمع کردیم بریم اینم بلد شد اما با صندلی چون بهش چسبیده بود خخخخ همه زده بودیم زیرخنده خجالت کشیده بود فهمیده بود کارمنه )
یکی دیگه ازکارام این بودکه پسره جزوموکه داده بودم بهش خراب کرده بود منم برا تلافی رو ماشین خوشگلش خط انداختم ایی داشت میسوخت یعنی اگه نزدیکش بودم مطمنن میکشت منو)
من خیلی کارا کردم
همه زدیم زیرخنده همینجور قلیون میکشیدیم بچه ها هم خاطراتشونو میگفتن
وقتی قلیونامون تموم شد پاشدیم اومدیم بیرون چون پسرا داشتن دعوا میکردن که کدوم حساب کنن .
یهو چشمم یه چیزی دید که آب دهنم راه افتاد اگه گفتین چی(آلوچه)ازاون ترشا رفتم سمتش یه عالمه خریدم ازهمش هم تست کردم من عاشق اینجورچیزام
وقتی رفتم پیش بچه ها تیام گفت:باز آلوچه دیدی رفتی این همه خریدی دل دردمیگیری که همه رو نخوری یه جاها
باشه بابا
romangram.com | @romangraam