#دوسه_تا
#دوسه_تا_پارت_51
همینجورازپله ها میرفتیم بالا میگشتیم من آلوچه میخوردم دیگه دلدرد گرفته بودم ولش کردم بقیه رو نگه داشتم بعدا بخورم.
داشتم میرفتم که یهو سرم گیج رفت افتادم زمین.
تیام بازومو گرفت همه امدن گفتن چیشده
تیام:هزاربارگفتم همه رو نخورا زیاد نخوری دلدرد میگیری همیشه کارته بخوری فشارتو بندازی بیااینم آخرش
تیام دوید رفت ازمغازه داراونجا آب خرید بعدچون چایی هم داشتن قند گرفت ریخت توش داد من
منم خوردم یکم حالم بهترشد.
دیدن حالم بهتر شده به راه ادامه دادیم
امیرهم امدسمت من بامن امد اصلن حوصلشو نداشتم
-حالت خوبه
ممنون
-عزیزم چرا حواستو جمع نمیکنی واسه چی این همه خوردی
اولا من نباید به شما توضیح بدم دوما اما میگم بهت چون دوست دارم
امیر انگارنه انگار که شنیده گفت:خانومی مواظب باش خب
من خانومی نیستم مگه ماباهم حرف نزدیم چی میخای تو
-فقط امدم حرف بزنم باهات کاری ندارم باتو
من نمیخام باتو حرف بزنم کیو باید ببینم
این کارا رومیکنی که همه شک کردن توباشی فکر بد نمیکنی همه جلو دارن میرن توبامن میای شاید براتو مهم نیست آبروت
اما برامن آبروم مهمه درضمن ناراحتم میشم لطفا جلوتر برین بامن نیاین
-باشه ناراحت نباش رفتم
پسره چلغوز این همه حرف زدم باهاش باز حرف خودشو میزنه
میخاستیم بریم خونه سوارماشین شدیم رسیدیم خونه رفتم اتاقم لباسامو عوض کردم نشستم چندوقتی شده بود که ستاره و تیام باهم بودن
تیام همش میگفت به مامان بگوبریم خواستگاری امروز میخاستم بگم
رفتم پایین مامان تو آشپزخونه بود باباهم بیرون تیام و ستاره هم رفتن سینما
نشستم روصندلی صدا کردم مامان یه لحظه میشه اینجا بشینی.
-دخترم کاردارم بزار برای بعد
مامان کارواجب دارم زیاد طول نمیکشه بیا لطفا
مامان نشست روصندلی گفت:چیشده دخترم نگرانم کردی
مامان بنظرت تیام پسرت پیرنشده نمیخای براش زن بگیری
-زن
آره بنظرم وقتشه
-چیشده تینا جان یهو چرا این حرفو میزنی
مامان من یه دختر خوب میشناسم که خیلی دخترخوبیه برا تیام من که خیلی قبولش دارم
-کی هست ازکجا میشناسی
توام میشناسیش ازقدیم باهم بودیم الانم پیشمه
-کی نکنه ستاره
romangram.com | @romangraam