#دوسه_تا
#دوسه_تا_پارت_39


رفتیم پایین دیدم تیام زیرچشی نگاه میکنه ستارو اوه اینو ببین کلک

رفتم پیشش یه ویشگون گرفتم ازدستش

گفتم:خوردی ستاررو دوبار مچتو گرفتم یادت باشه پسره بز

تیام:عه بزم خودتی

داشتیم جروبحث میکردیم ستاره امد دستمو گرفت بیا بریم تینا همش دعوا میکنین باهم.

با مامان اینا خداحافظی کردم نشستیم توماشین

من و ستاره عقب نشستیم تا امدیم حرکت کنیم دیدم تیام اومد کنارم نشست

تینا:وا توکجا چرا نشستی اینجا

تیام:منم باهاتون میام

تینا:پیاده شو بابا این همه دخترتو دیگه کجا

تیام:منم میام حرف نباشه مرمر برو

مریم چش غره رفت بهش

تینا:درگوشش گفتم بخاطرکی اومدی کلک

تیام داشت میخندید پسره چلغوز

تیام وای کی عمه میشم اخ جون

تیام: دختره خل زن نگرفتم تومیگی کی عمه میشم

تینا:زود بگیر دیگه میخام عمه بشم

تیام:باشه صبرکن خبرشوبهت میدم

تینا:من که میدونم دلت گیرکرده ولی کاروانسراس دلتا

تیام:کی گفته

من میدونم دیگه ازقیافت مشخصه خیلی تابلویی

تیام:اصلن هم اینجوری نیست

تینا:باشه ولی میدونم که

دستمو بردم جلو صداآهنگو بردم بالا همه باهم داشتیم میخوندیم صداماها بیشترازضبط بود خخ

تیام:بابا صدا روقطع کنین خودتون بخونید دیگه چرا ضبط روشن کردین

همه خندیدیم

میخایم بریم شهربازی.ازماشین پیاده شدیم

رفتیم بلیط ترن گرفتیم من نشستم تیام بغلم

مریم وفاطی بغل هم اما ستاره تک افتاده بود میخاستم پیشش بشینم اما تا ستاره بیادپیشم بشینه یه پسره امدکنارم نشست تیام بلندش کرد خودش پیشم نشست نذاشت جامو عوض کنم اما خداروشکر جلوم نشسته بود

حرکت کرد همه جیغ میکشیدیم تیام بز داشت مارونگاه میکرد مثلا میخاست بگه من نمیترسم رنگو روش سفید شده بود ترن وایسادهمه پیاده شدیم گفتیم آخ چقدحال داد

تیام:ترسوها حال داد ازترستون جیغ میکشیدین

تینا:نخیر جیغ براهیجانمون بود والا تو ترسیده بودی ازقیافت مشخص بود

تیام:کی من چرا دروغ میگی من اصلن نمیترسم

تینا:باشه،بچه ها بریم کشتی سوارشیم ترسو توقیافه تیام دیدم اما پروتراز این حرفا بود

رفتیم سمتش سوارشدیم نشستیم روصندلی حرکت کرد همه جیغ میکشیدیم تیام فک کنم مرد میرفت بالا همه دست میزدیم میومد پایین جیغ میکشیدیم خیلی حال میداد .

romangram.com | @romangraam