#دوسه_تا
#دوسه_تا_پارت_38
تینا:بابایی، پریدم بغلش گریه میکردم بابایم داشت گریه میکرد
جان بابایی قربون حرف زدنت
توبغل بابا بودم گریه میکردم مامان و تیام هم امدن
اشکامو پاک کردم گفتم نمردم که بابا گریه میکنین چرا پاشین بریم حسابی گشنمه
تیام:بازامدی شکمو ازدست خوردنت راحت شده بودیما
مامان:عه تیام چیکاربچم دارین پاشو مادربریم یه چی درس کنم بخوریم
همه رفتن پایین منم دستو صورتم شستم رفت نشستم روصندلی مامان ماکارانی درست کرده بود همونی که دوست داشتم تند داشتم میخوردم.
مامان و بابا با خوشحالی خنده نگام میکردن اما تیام گفت:نمیگیرن ازت عین(گاو)میخوری
بابا:بی ادب این چه طرز حرف زدن باخواهرته توچرا ادب نداری اخه
منم چشم غره رفتم به خوردم ادامه دادم اصلن محلش ندادم وقتی خوردم تموم شد گفتم تیام پاشو بیا کارت دارم
رفتم تو حیاط نشستم روصندلی تیام هم امد کنارم
تینا:تیام همیچو بگو میشنوم
تیام:چیو بگم
تینا:همچیو زینب چیشده
تیام رفته بود توخودش
تیام:یروز زنگ زد گفت منو نمیخاد بهتره تمومش کنیم میگفت میخاد ازدواج کنه رفتم پیشش جوابمو نداد خاله هم گفت بهتره برم چون بدرد هم نمیخوریم. جواب زنگام وپیامامو نمیداد هرچی بهش گفتم یه دلیل بیار میرم اما هیچ نگفت.
تینا:غلط کرده براچی اینکارو باید بکنه مگه الکیه بگه تورومیخام بعد بزاره بره باهاش حرف میزنم
تیام:ولش کن تینا منم دارم فراموش میکنم وقتی نمیخاد زورنیست که
تیام
تیام:جان تیام
میخام برم ازاین شهر میخام برم جای دور همه اتفاقارو فراموش کنم باید برم یه جای دور میخام درس بخونم
تیام:نه تینا همین جا بخون تواگه بری مامان اینا چی بعد این اتفاق بازمیخای ناراحتشون کنی
تیام اون موقع فکرمیکردن مردم اما الان زنده ام میخام یکم حالم بهترشه الان نمیرم یکم برم کافی شاپ خیلی وقته نیستیم بچه ها هم نگفتن حالا تینا نیست ماکارو راه بندازیم اما بعدش درمورد درس واینا با بقیه حرف میزنم
تیام:هیچ کس دستش به کارنمیرفت
بابا ایناهم گفتن نمیخادبازکنین هیچ کس بدون تونمیتونست بریم تو الان مامان اینا نگران میشن
تینا:ستاره هم تواتاقش بود غریبی میکرد باید یکم ازاین حال درش بیارم
رفتیم تو گوشیمو برداشتم زنگ زدم فاطمه
الو فاطی حوصلم سررفته پاشو به مری هم خبربده بریم بیرون من الان حاظرمیشم منتظرم بای
خخ نذاشتم حرف بزنه
رفتم اتاق پیش ستاره
تینا:ستاره پاشو حاظرشیم بریم بیرون میخام بهت خوش بگذره
رفتم اتاقم یه مانتو قرمزکوتاه پوشیدم با شلواردم پا ،یه کفش پاشنه بلندپوشیدم یه شال مشکی سرم کردم موهامو ریختم دورم یه آرایش معمولی کردم ازاتاق امدم بیرون با یه جیگر روبه رو شدم
به به ستاره خانوم چه کردی منو دیوونه خودت کردی جیگر برای کی تیپ زدی خوشگل کردی کلک
ستاره:دیوونه کجا خوشگل شدم
تینا:ماه شدی
romangram.com | @romangraam