#دوسه_تا
#دوسه_تا_پارت_12
تیام چته معلوم هس چرا اینجور حرف میزنی.
تیام:چون لیاقت نداری هرچی بگم گوش نمیکنی چون متنفرم ازکارات چون داری میری تواعصابم برو بیروووووون.
با جیغی ک کشید رفتم تواتاق برا اولین بار سرم دادکشیده بود.
بغض کردم باخودم گفتم نشونت میدم پسره چلغوز بوزینه خر .
ولی بازم ناراحت بودم اخه چجور تونست باهم اینجورحرف بزنه
گفتم وللش کن بدرک پسره چلمنگ
برامن آدم شده گاو
رفتم توتختم انقد ناراحت شده بودم خوابم نمیبرد باهزارتا سختی خوابن برد
بلندشدم دست و صورتم و شستم موهامو بستم یه آرایش معمولی کردم.
رفتم پایین به همه صبح بخیر گفتم جزتیام.
نشستم یه صبحانه مفصل خوردم.
بابا امروز کارو تعطیل کردیم با اجازه ات همه خسته شدن این چندروز به کوب کارکردیم
بابا:باشه دخترم ولی زود بازکنینا
چشم بابا.
رفتم تواتاق مانتو زرشکی مو پوشیدم یه شال مشکی سرم کردم با یه کفش پاشنه پنج سانتی.
رفتم پایین ازپله ها.:
بابا و مامان من برم پیش بچه ها بای.
اصن تیامو آدم حساب نکردم.
رفتم تو ماشین جیگرم نشستم .
پیش به سوی دربند.
با مریم و فاطی قرارگذاشتیم اونجاهمو ببینیم رفتیم قلیون چایی اینا سفارش دادیم. آخ حال داد از هردری میگفتیم میخندیدیم. وقتی قضیه تیامو گفتم ک ناراحتم بچه ها گفتن وللش کن خوب میشه.
سوار ماشین شدم رسیدم خونه رفتم تو تختم نشستم صدا آهنگ و بردم بالا.
وقتی دلم میلرزه اسم تورو میارم. وقتی همش یادتم یعنی دوستت دارم یعنی دوستت دارم.
دست تورو میگیرم تا باتوآروم بشم تمام زندگیم ما تموم آرامشم تموم آرامشم همه عشقم. همه جونم. به احساس.توزنجیره همه فکرم همه حسم با این عاشقی درگیره.
منم داشتم بلندمیخوندم. دیدم تیام اومد تو.
بدون اینکه نگاش کنم گفتم بعضی ها بلدنیستن دربزنن سرشون مثل چی انداختن تو انگار تویلس
امد روتختم نشست.
تینا . خواهری. عزیزم .ابجی جونم
اصن محلش ندادم پسره بوزینه رو
عزیزم ببخشید غلط کردم بخدا سر یه چیزی ناراحت بودم توام امدی اینجور اعصابم بهم ریخت نفهمیدم چیشد ببخشید خواهری حق داری.
دید جوابشو نمیدم رفت بیرون با ناراحتی.
پسره چلمنگ حقته خوب کردم جواب ندادم خل
محلش ندادم خوب کردم و از خونه زدم بیرون
غما را دور ریختم و اهنگ شاد شراره گوش دادم
شراره بده ی بوس
romangram.com | @romangraam