#دروغ_دو_نفره_(_نسخه_ی_کامل_)_پارت_6
دوباره صدای کوبش در بلند شد
پس گردنی به نیلا زدم_بیشعور در میزنن...
بلند شدم به سمت در رفتم
تا قبل ازینکه طرف در ازجا بکنه...
نیلا فرز پرید تو آشپزخونه و قایم شد...
دیگه عادت کرده بودیم به این قایم مشک بازی
در باز کردم
که چشمم اول به کاسه آش رشته خوشکلی افتاد
مطمءن بودم چشمام از خوشحالی چهل چراغ شده...
+سلام نیلو جان صبحت بخیر مادر...
نگاهم از کاسه آش گرفتم و به نرگس خانوم دوختم
پیرزن تنها و مهربونی که تو واحد رو به روی ما زندگی میکرد
لبخندی زدم_سلام نرگس جون ...اشاره به کاسه آش رشته کردم_دست وبالت درد نکنه...
لبخندی عمیق روی صورت پر چینش نشست
+خواهش میکنم مادر...آش درست کردم...
یاد تو افتادم که آش رشته خیلی دوست داری گفتم برای توام یه کاسه بیارم...
کاسه رو از دستش گرفتم_دوست داشتن واسه یه لحظشه عاشقشم...
خندید_بخور نوش جان مادر....
متعجب به پشت سرم نگاه کرد
که به عقب برگشتم
و رد نگاهش دنبال کردم..
_چیزی شده؟؟
نگاهش از داخل خونه گرفت و لبخند شرمنده ای زد_نه...فقط دیشب کسی پیشت بود؟؟؟
متعجب پرسیدم_نه..چطور؟
خندید_آخه واس دونفر رخت خواب انداختی...
هل کردم _آ نه..میدونید من عادت دارم شبا تو جام غلت میزنم
واس همین دوتا تشک میندازم تا راحت باشم...
سری تکون داد_باشه مادر..مزاحمت نمیشم...
فعلا خدافظ
_ممنون بخاطر آش رشته ها...خدانگهدار...
در خونه بستم
که نیلا مثل جن پرید جلوی پام_جوووون آش رشته...
کاسه رو پشت سرم قایم کردم_آ آ چشات درویش کن
...آش فقط واس یه نفرمون اورده..پس به تونمیرسه
نیلا لب و لوچشو آویزون کرد_یعنی چی..منم آش میخوام
به سمت آشپزخونه رفتم_برو بگو واس توام یه کاسه بدن....
دنبالم اومد بغ کرده رو به روی من روی صندلی نشست_همه جا یه نفر بودنمون خوب بودا...ولی واس این آش رشته نرگس جون آخرش من میرم حضور خودمو برملا میکنم...
چپ چپ نگااهش کردم
که با حسرت زل زده بود به کاسه_خاک بر سر اش نخوردت کنن..پاشو یه قاشق بیار ...باهم بخوریم...
خندید_عشقه منی نیلو...
قاشق آش توی دهنم گذاشتم_ اوووم ..میدونم
رو به روی تلویزیون نشستم
و مشغول پایین و بالا کردن شبکه ها شدم
نیلا با غرغر از اتاقش بیرون اومد
لباسی روی مبل پرت کرد_اه نیلو پاشو بریم خرید...هیچی ندارم بپوشم
خندیدم_هنو چند روز نیست واس خودت کامل 5 دست لباس خریدیا
با اخم روی مبل نشست_نمیخوام همشون خز شدن...
کنترل روی میز گذاشتم_پاشو برو کیف بیار ببینیم چقد پول داره...
با خوشحالی به سمت آشپزخونه دوید
romangram.com | @romangram_com