#دروغ_دو_نفره_(_نسخه_ی_کامل_)_پارت_31
مردک خل نبود که شد
پول هارو به سمتش گرفتم
_بفرمایید لطفا بشمرید کم و کسری نباشه..
دستش برای گرفتن پولا دراز کرد
که نگاهم روی لرزش شدید دستاش خشک شد
نه این واقعا جن دیده....
پولا گرفت
نگاهی دیگه ای به آشپزخونه انداخت
و سریع به سمت در رفت
که داد زدم_نمیشمرین پولا رو
؟؟؟
هنوزم لرزش صداش معلوم بود _نه ..درسته....
سریع از خونه بیرون زد
در پشت سرش بستم
شونه هام با بی تفاوتی بالا انداختم
صدای خنده بلند نیلا از آشپزخونه بلند شد
به سمتش رفتم
_قضیه چیه؟؟جر نخوری ازخنده..
نیلا از شدت خنده نمیتونست از داخل کابینت بیرون بیاد
روی صندلی نشستم
_پس ترس آقای غلامی بخاطر شکستن گلدون نبود
با خنده سرش تکون داد_نه..
از شدت خنده نفس کم آورده بود
تیکه تیکه گفت
_مردک فضول داشت توی خونه فضولی میکرد..یکمی ترسوندمش..
دستم زیر چونم زدم_چیکار کردی...
نیلا_غلامی دید تو رفتی توی اتاق خواب..با خیال راحت اطراف خونه رو میگشت..فکر کنم صدای منو شنیده بود..شک کرده بود که شخص دومی تو خونه ست..میخواست مچتو بگیره که..
کنجکاو پرسیدم _که چی؟؟؟
از داخل کابینت بیرون پرید_که یکم صدام ترسناک کردم و گفتم دنبال چیزی میگردین..؟
چون صدامون شبیه همه فکر کرد توی آشپزخونه هستی..به این سمت که اومد تو از داخل اتاق دراومدی که...
بلند خندیدم_که فکر کرد جن یا روحی بازیش داده...
بشکنی زد و خندید_ دقیقا...مرد به اون گنده ای نزدیک بود از ترس خودشو خیس کنه..
صدای آهنگ پلنگ صورتی پخش شد
متعجب گفتم_این دیگه صدای چیه؟؟
به سمت پذیرایی رفت_آهنگ اختصاصی..دوست جدیدمه...
با تعجب پرسیدم _کدوم دوستت؟؟
که صفحه گوشیش به سمتم چرخوند
نگاهم روی چهره پسری جذاب خشک شد
لب زدم_این دیگه کیه؟؟
انگشت اشارش به معنای هیس جلوی دهنش نگه داشت
و چشمکی زد _کیس جدید..
و تماس وصل کرد
_سلام عزیزم...
با دهن باز زل زده بودم بهش..
عجیب بود ..سابقه نداشت نیلا با کسی دوست بشه و من نشناسمش...
با صداش گوشام تیز شد
_قربونت برم..خونه ام..
...
romangram.com | @romangram_com