#دروغ_شیرین
#دروغ_شیرین_پارت_92
-تو چرا انقدر داغی؟؟؟
-خسته نباشی، پس فکر کردی واسه چی گفتم نمیام؟
-من فکر نمی کردم انقدر حالت بد باشه رنگتم که پریده. ببخشید..
-اشکالی نداره، خودم دلم می خواست امشب کنارت باشم.چقدر خوشگل شدی...
-به پای تو که نمی رسم...
-خیلی دیر اومدم
-اون مهم نیست مهم اینه که الان اینجایی.
-بایدم میومدم چون حسابی خرم کردی...
-به من میگن پری..
-دور از جونم که تو دهنت نیست...
-به خدا اگر هیراد نمیومد مهم نبود ولی تو جای خود داری.
-اگر هیردا نمیومد که مراسم کلا ملقی بود...حالا بیا بریم بهش سلام کنم.
پری دستمو گرفت و با هم رفتیم کنار هیراد که تا منو دید گفت:
-پس بالاخره پری تونست راضیتون کنه که بیاین؟
-دیگه یه خواهر که بیشتر ندارم...
-خوشحالم که اومدین.
-ممنون...بهتون تبریک میگم.
romangram.com | @romangraam