#دروغ_شیرین
#دروغ_شیرین_پارت_19
-پری: امشب چی کاره ای؟
-چطور؟
-بگو ...کار داری یا نه؟
-لطفا برو کنار. نمیخوام واسه خودم دردسر درست کنم اینجا
-پری: نترس زیاد دیر نکردی. روز اولم دکتر گفت که اگه تاخیرت زیاد نشه اشکالی نداره.
-بذار حداقل برم کارت بزنم میام .
-پری: جونت در میاد جواب بدی؟؟
با کلافگی گفتم: توام جونت در میاد بگی واسه چی میخوای بدونی من بیکارم یا نه؟
-پری: عجبا. میخوام ببرمت شام بیرون
با خنده گفتم: مهربون شدی!!!
چشم غره ای رفت و گفت: مهربون بودم
-خیله خب تو آخر هر چی آدمه مهربونی...خوبه؟.حالا میذاری برم؟
از جلوی در کنار رفت و منم سریع به سمت دستگاه رفتم و کارت زدم و رفتم تو بخش. خواستم برم station که دکتر مهرزاد از اتاق یکی از بیمارا اومد بیرون. رفتم که به کار بیمار ها برسم . سمت میز رفتم و به خانوم برزین گفتم:
میشه پرونده ی اتاق 116 رو بدین؟
-برزین: بله...(پرونده رو سمتم گرفت) ... بفرمایید.
تشکر کردم و پرونده رو بررسی کردم... مشغول کار بودم که دکتر مهرزاد بغل من ایستاد و به خانوم برزین گفت:
به به ... خانوم برزین... خیلی وقت بود ندیده بودمتون.
romangram.com | @romangraam