#دختر_بد_پسر_بدتر_پارت_99

و تو کوچه رو سریع نگاه کردم

اووف

رفته بود

من اگر جوابشو‌ نمیدادم میترکیدم!

با صدای بوق ماشینی یه متر پریدم!

عصبی برگشتم راننده‌ رو فحش کش کنم که با دیدن ماشین لوکس فریاد و خودش تو ماشین چشمام گرد شد

دندونامو رو هم سابیدم از حرص

اشاره زد که بیا بشین!

ولی من با حرص همون طوری ایستادم

چشماشو تو حدقه با کلافگی چرخوند و از ماشین پیاده شد و اومد سمتم

با حرص داد زدم:

_ بار اخرت باشه به من تیکه بندازی فهمیدی؟

چشماشو گرد کرد و گفت:

_ وای مامانم اینا، ترسیدم

با حرص نگاهش کردم که یهو گفت:

_برای من کار میکنی؟

با بهت نگاهمو از تی شرت سفید و‌ پیرهنی که روش پوشیده بود گرفتم و گفتم:

_ چه کاری؟

نگاهشو بهم دوخت و گفت:

_اهنگ ساز من میشی!

با گیجی گفتم:

_ تو خواننده ای!؟

بدون جواب عاقل اندر سفیه نگاهم کرد

بهش پشت کردم و گفتم:

_ نمیخوام، عمرا برات کار کنم

صداشو شنیدم:

_ باشه

چشمام گرد شد

چرا اصرار نکرد؟

برگشتم سمتش که انگشتشو برد کنار پیشونیش و گفت:

_ مخ نداری که !

نشست تو ماشین و در مقابل نگاه مبهوتم ماشینو روشن کرد و گاز داد و رفت!



درو محکم بستم که از صدای بلندش بدنم لرزید

کفری بودم عجیب از دست این پسره کله رنگی

اون کی باشه که اینطوری با من رفتار میکنه

نفسمو حرصی به بیرون فوت کردم و راهمو به سمت اتاقم طی کردم

واقعا این خونه رو اعصابم بود

همش تکراری

دلم تنوع میخواست

romangram.com | @romangram_com