#دختر_بد_پسر_بدتر_پارت_19



-امشب می دونم شب بدی بود ولی تو اون وسط تو پیست شکل پری های خطرناک بودی. زیبا،جذاب،تو دل برو و غیر قابل پیش بینی و بدون خیلی زیبا رقصیدی.

برگشتم سمتش تو دلم به حرفای چرتش پوزخندی زدم.

اما در ظاهر لبخند زدم:

-ممنون پرهام.به خاطر همه چیز.

و قبل این که فرصت کنه حرفی بزنه خم شدم و گونش و بوسیدم و سریع از ماشین پیاده شدم

و اون مبهوت به جایی که من نشسته بودم خیره بود.

رفتم و درو باکلید باز کردم و وارد خونه شدم و با حرص دستم و با خشونت رو لبام کشیدم و با حرص گفتم؛



-احمق! پسره احمق.



چون پرهام بچه ها خبر نداشتن پایین شهر میشینم ادرس خونه دوستم ملودی و که خارج از کشور بود و داد بودم

به طرف در سالن رفتم خداروشکر کلیدای ملودی دستم بود وگرنه لو میرفتم

دروباز کردم و داخل شدم و دستم رو روی دیوار به دنبال کلید برق کشیدم و بعد از پیدا کردنش و روشن کردن برق به سمت کاناپه های وسط حال رفتم و خودم و از خستگی زیاد روشون ولو کردم چشام و بستم تا کمی استراحت کنم بعد برم یک شماره آژانسی پیدا کنم که برم خونه فردا باید می رفتم دفتر سلیمانی تا دست نویس نت هارو بهش بدم.

اما به محض بستن چشمام تصویر یه پسر مو رنگی با چشم های براق و چهره ای فوق العاده خونسرد رو دیدم و باعث شد با حرص چشمام رو باز کنم و از جام بلند بشم اگه اون نگاه پر تمسخرش نبود من این مسابقه رو می بردم اون لعنتی اون چشمای خالی اون نگاه اون کله رنگی باعث باختم شد و منم کاری میکنم که تاوان پس بده.به خاطر حرفایی ک زد باید جواب پس بده

- منتظرم باش

و به دنبال این حرفم بدون توجه به ساعت گوشیم و برداشتم و به کامی یکی از بچه های کلوپ که آمار همه اونایی که میومدن اونجا رو داشت زنگ زدم و پاک فراموش کردم که کامی امروز نبود

بعد چند بوق صداش و شنیدم؛



_ جونم نیاز؟



با شنیدن صدای خواب آلودش تازه فهمیدم که چه موقعی زنگ زدم.

_ سلام کامی خوبی؟ شرمنده این موقع زنگ زدم اصلا حواسم نبود.

صداش و این بار بعد چند لحظه شنیدن؛

_ نه مهم نیست بیدار بودم. چیشده که نیاز خانوم افتخار داده زنگ زده به ما؟

_ راستش امشب یه مسابقه داشتم...



_ ععه پس چرا کسی به من نگفت؟



_ کامی خفه شو.دارم حرف میزنم گوش کن



صدای آروم و پر خندش و شنیدم:

_ آ.. باشه ببخشید



_ خب داشتم میگفتم بعد موقع مسابقه یک پسر....



و تمام موضوع رو براش تعریف کردم.



- اوه اوه حسابی توپت پره ها



romangram.com | @romangram_com