#دختر_بد_پسر_بدتر_پارت_17

کی فکرشو می کنه که من یه روز برای این پسر بخوام زندگیمم بدم.اما الان...

شاید یکی از دلایل بد شدن من ، سیاوش بود .

به در خواست سیاوش اهنگ عوض شد و اهنگ اون پخش شد.

منم با پوزخند و تمسخر دست به سینه نگاهش کردم.

اهنگی از امینم بود.

لعنتی خیلی سریع و حرفه ای می رقصید..

حتی یه قسمتش حرکت مایکل جکسون و در حالی که با کلاهش بازی می کرد رفت که همه بااشتیاق سوت و دست زدن.

منم هی می رفتم جلو به حالت تمسخر خم میشدم و سرم و تکون می دادم.

یه جا رو دستش بلند شد و و بعد حرفه ای پرید و دوباره سریع شروع کرد به رقصیدن حرکاتش واقعا حرفه ای و نرم بود.



اخرای اهنگش یهو موسیقی عوض شد و من با یه پا پریدم جلوش و در حالی که نرم و اروم این طرف و اون طرف خم میشدم تو چشماش زل زدم و دستم و رو سینش گذاشتم و سینه اونم از نفس نفس زدن سریع بالا و پایین میشد

بهش نزدیک شدم و اهنگ اولش اروم بود .

اونم مسخ چشمام بود و عقب نمی رفت .

به چشماش زل زدم و یهو با ظرب یهویی اهنگ قفسه سینم و محکم بالا کوبیدم و با دست ادای تفنگ و دراوردم و بعد اهنگ

صدای شلیک گلوله داشت که همون موقع دستام و رو قلبش گذاشتم و ادای شلیک درواردم.

مبهوت به من نگاه می کرد همه با هیجان جیغ و دست زدن.

با حرکات سریع پا ازش دور شدم و با اهنگ پاهامو دستام و تکون میدادم و ربات وار می رقصیدم.طبق علاقه همیشگیم بین رقص چشمای مبهوت و خشک زده همه رو رو حرکاتم ااسکن کردم و بازم خوش حال شدم که همه مبهوت و خشک شده نگاهم می کنن.

یه حرکت خیلی سخت باید با زانو رو زمین می رفتم.

تا زانوم و بلند کردم .

با دیدن پسری روبه روم بین جمعیت با موهای مشکی که قسمتی ازش خاکستری بود و داشت با تمسخر و پوزخند نگاهم می کرد .

کل حرکت و از یاد بردم تنها یه چیز تو ذهنم بود.

اولین نفر بود.اولین نفر طی شیش سال رقصم.که اون قدر بد و با تاسف نگاهم می کرد!

حرکت زانوم خوب از اب درنیومد..یعنی گند زدم

رقصم و با یه حرکت رباتیک شونه ای تموم کردم که

همه با اشتیاق و هیجان شروع کردن به دست زدن.

همه رفتن سمت ظرفای روی میز..دوتا ظرف شیشه ای بزرگ بود که یکی کارتای کوچیک به اسم نیاز داشت یه ظرفم سیاوش.

همه با توجه به این که از رقص کی خوششون اومده کارتارو برداشتن و انداختن تو سطلای کنارشون.

چشم می چرخوندم بین جمعیتی که دورم و گرفته بودن تا عامل خراب شدن رقصم و پیدا کنم.

ناخواسته ازش متنفر شده بودم از اون نگاه سیاه و موهای رنگیش.!

کارتا شمرده شد و دی جی رفت روی پیست و به جمعیت منتظر نگاه کرد و من به سیاوش چشم دوختم.

و سیاوشم با پوزخند به من.

لبم و از استرس می جوییدم.



دی جی عینکش و بالا و پایین کرد و داد زد:

- به نظرتون کی برده؟

همه اعتراض کردن که زود تر بگه..

صدای دی جی تو سر من خشک شده و ایترس زده پیچید:

-باشه..باشه..نفر اول امشبمون..هست....سیاوش...



همه شروع کردن به دست زدن و هورا کشیدن سیاوشم با پیروزی نگاهم می کرد من از اون بهتر رقصیده بودم.

romangram.com | @romangram_com